بریده‌ای از کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 21

اسقف بعد از حضور در صحنه ی اعدام با خود حرف میزد. این یکی از آن قبیل است که خواهرش شنید و یادداشت کرد:"گمان نمیکردم که این کار، چنین وحشیانه باشد. خطای بزرگی است که شخص چنان در قوانین الهی غوطه‌ور افتد که متوجه قوانین بشری نشود، مرگ جز به خداوند متعلق نیست. آدمیان به چه حق در این امر مجهول دخالت می‌کنند؟"

اسقف بعد از حضور در صحنه ی اعدام با خود حرف میزد. این یکی از آن قبیل است که خواهرش شنید و یادداشت کرد:"گمان نمیکردم که این کار، چنین وحشیانه باشد. خطای بزرگی است که شخص چنان در قوانین الهی غوطه‌ور افتد که متوجه قوانین بشری نشود، مرگ جز به خداوند متعلق نیست. آدمیان به چه حق در این امر مجهول دخالت می‌کنند؟"

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.