بریده‌ای از کتاب مردی که خواب است اثر ژرژ پرک

بریدۀ کتاب

صفحۀ 99

گاهی خیال می‌کنی خواب مرگی است بطئی که تصاحبت می‌کند، بیهوشی‌ای در آنِ واحد شیرین و ترسناک، نوعی بافت‌مردگیِ موفق: سرما در طول پاهایت بالا می‌آید، در طول دست‌هایت، آرام‌آرام بالا می‌آید و بی‌خس و نابودت می‌کند.

گاهی خیال می‌کنی خواب مرگی است بطئی که تصاحبت می‌کند، بیهوشی‌ای در آنِ واحد شیرین و ترسناک، نوعی بافت‌مردگیِ موفق: سرما در طول پاهایت بالا می‌آید، در طول دست‌هایت، آرام‌آرام بالا می‌آید و بی‌خس و نابودت می‌کند.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.