بریدهای از کتاب آشنایی با قرآن (تفسیر سوره حمد و قسمتی از بقره) اثر مرتضی مطهری
1402/11/15
صفحۀ 76
خَتَمَ اللَّهُ عَلىٰ قُلُوبِهِمۡ وَعَلىٰ سَمۡعِهِمۡ وَعَلَىٰٓ أَبۡصارِهِمۡ غِشاوَة هنگامی که نامهای را مینویسند و پایان میپذیرد، ذیل آن نامه را مهر میکنند به این معنی که دیگر نمیتوان به آن چیزی اضافه نمود. قرآن میفرماید: دل هرکس حکم نامهای را دارد که تدریجاً سطوری در آن نگاشته میشود اعم از خوب یا بد. ولی به حالتی میرسد که این نامه ختم میگردد، لاک و مهر میشود و دیگر حتی یک کلمه هم نمیشود نوشت. برای اینگونه افراد، دعوت پیامبر هیچ اثری ندارد و قرآن به رسول الله میفرماید دیگر اینها را دعوت نکن. نه اینکه از اول دعوت آنها بیثمر شمرده شده باشد، بلکه چون آنها انذار شدهاند، دعوت گشتهاند و حجت بر آنها تمام شده است ولی آنها قبول نکردند و کفر ورزیدند و با این کفر ورزیدن و انکار نمودن، دلهای آنها به این حالت درآمده است.
خَتَمَ اللَّهُ عَلىٰ قُلُوبِهِمۡ وَعَلىٰ سَمۡعِهِمۡ وَعَلَىٰٓ أَبۡصارِهِمۡ غِشاوَة هنگامی که نامهای را مینویسند و پایان میپذیرد، ذیل آن نامه را مهر میکنند به این معنی که دیگر نمیتوان به آن چیزی اضافه نمود. قرآن میفرماید: دل هرکس حکم نامهای را دارد که تدریجاً سطوری در آن نگاشته میشود اعم از خوب یا بد. ولی به حالتی میرسد که این نامه ختم میگردد، لاک و مهر میشود و دیگر حتی یک کلمه هم نمیشود نوشت. برای اینگونه افراد، دعوت پیامبر هیچ اثری ندارد و قرآن به رسول الله میفرماید دیگر اینها را دعوت نکن. نه اینکه از اول دعوت آنها بیثمر شمرده شده باشد، بلکه چون آنها انذار شدهاند، دعوت گشتهاند و حجت بر آنها تمام شده است ولی آنها قبول نکردند و کفر ورزیدند و با این کفر ورزیدن و انکار نمودن، دلهای آنها به این حالت درآمده است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.