بریدۀ کتاب
1403/6/17
3.5
1
صفحۀ 68
داشتم بازی درمیآوردم تا وقت بخرم. بلکه از پدرم سرنخی بگیرم. از برادرهایم میپرسیدم نکند شیرینکاریِ آنها باشد، نکند توطئه کردهاند و بدون اینکه کسی متوجه شود، جلوی صورتم نقاب گرفتهاند. همهٔ تلاشم را میکردم تا توجیهی منطقی برای این اتفاق پیدا کنم.
داشتم بازی درمیآوردم تا وقت بخرم. بلکه از پدرم سرنخی بگیرم. از برادرهایم میپرسیدم نکند شیرینکاریِ آنها باشد، نکند توطئه کردهاند و بدون اینکه کسی متوجه شود، جلوی صورتم نقاب گرفتهاند. همهٔ تلاشم را میکردم تا توجیهی منطقی برای این اتفاق پیدا کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.