بریدۀ کتاب

یک گفت و گو ناصر حریری با نجف دریابندری
بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

همان طور که گفتم کیوان مجال پرورش هیچ کدام از استعدادهایش را پیدا نکرد. شعر می‌گفت و داستان هم می‌نوشت، ولی من گمان می‌کنم اگر زنده می‌ماند به مقاله گرایش پیدا می کرد. نثر فارسی را آن موقع خیلی روشن و محکم می‌نوشت، و این سرمایه‌ی اصلی هر مقاله‌نویس است. اما استعداد اصلی کیوان در دوستی بود، او دوستی را به رشته‌ای از هنر مبدل کرده بود و خودش در این هنر استاد یود، حتی می‌توانست آدم‌های سرد و کم عاطفه را به دوستان حساسی مبدل کند.

همان طور که گفتم کیوان مجال پرورش هیچ کدام از استعدادهایش را پیدا نکرد. شعر می‌گفت و داستان هم می‌نوشت، ولی من گمان می‌کنم اگر زنده می‌ماند به مقاله گرایش پیدا می کرد. نثر فارسی را آن موقع خیلی روشن و محکم می‌نوشت، و این سرمایه‌ی اصلی هر مقاله‌نویس است. اما استعداد اصلی کیوان در دوستی بود، او دوستی را به رشته‌ای از هنر مبدل کرده بود و خودش در این هنر استاد یود، حتی می‌توانست آدم‌های سرد و کم عاطفه را به دوستان حساسی مبدل کند.

10

29

(0/1000)

نظرات

یکی از جالب‌ترین و قشنگترین بخش های مصاحبه همین بخش مربوط به مرتضی کیوان بود، به خصوص خاطره شخصی مرحوم دریابندری.

2