بریدۀ کتاب

تاج دوقلوها
بریدۀ کتاب

صفحۀ 62

رن نتوانست خودداری کند و گفت: "ویلم فقط وزیر پدرم بود." یک تکه پازل دیگر را محکم سرجایش گذاشت. "پس درواقع اون به من مدیونه." انسل اخم کرد:" ولی تو اون موقع نوزاد بود." رن گفت:" آره، قابل تحسینه، مگه نه؟"

رن نتوانست خودداری کند و گفت: "ویلم فقط وزیر پدرم بود." یک تکه پازل دیگر را محکم سرجایش گذاشت. "پس درواقع اون به من مدیونه." انسل اخم کرد:" ولی تو اون موقع نوزاد بود." رن گفت:" آره، قابل تحسینه، مگه نه؟"

6

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.