بریده‌ای از کتاب مردی که خواب است اثر ژرژ پرک

بریدۀ کتاب

صفحۀ 22

فقط وقتی بیرون می‌روی که شب فرا رسیده باشد، مثل موش‌ها و گربه‌ها و هیولاها. در خیابان‌ها پرسه می‌زنی، می‌خزی به درون سینماهای کوچک و چرک بولوارهای اصلی. گاهی سراسر شب راه می‌روی؛ گاهی سراسر روز خوابی.

فقط وقتی بیرون می‌روی که شب فرا رسیده باشد، مثل موش‌ها و گربه‌ها و هیولاها. در خیابان‌ها پرسه می‌زنی، می‌خزی به درون سینماهای کوچک و چرک بولوارهای اصلی. گاهی سراسر شب راه می‌روی؛ گاهی سراسر روز خوابی.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.