بریدهای از کتاب نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد (کتاب دوم، بخش 1و2) اثر مسعود جعفری جزی
1403/6/3
صفحۀ 33
جلال عزیزم، امروز نامهای برایت فرستادم، یعنی کاغذی و کارتی. خلاصه، ما بی تو خوش نهایم، تو بی ما چگونهای؟ دیشب ساعت چهار بعد از نصفه شب وارد لندن شدیم و با اتوبوس به شهر رفتیم، یعنی به ده سلزویک در حومهی لندن. ده مزبور بیاندازه زیبا و تمیز بود بهطوری که من اول خیال میکردم شهر لندن همین ده است و بعد چهقدر تعجب کردم که فهمیدم نهخیر، این جاهلها با پول بادآوردهی ملتهای بدبخت مشرقزمین چهها که نکردهاند. خلاصه ده مزبور اینطور که همراهان میگفتند شبیه آبادان است. عمارتهای آن دوطبقه و یا مثلث و یا مستطیل و جلوی هر ساختمانی یعنی flat, یک باغ گلکاری است و اين امر باعث میشود که خیابانهای ده تمام یعنی از هر دو طرف پر از گل و سبزه باشد. گلها واقعاً خوشرنگ و درشت بودند بهطوری که حتی در گلخانههای تهران هم چنین گلهایی ندیده بودم و خیابانها تمیز آنقدر تمیز که آدم حیفش میآید در آن تف بیندازد و ترجیح میدهد که آن تف را به روی مردمی بیندازد که ایرانیهای بیچاره را به آن وضع دچار کردهاند.
جلال عزیزم، امروز نامهای برایت فرستادم، یعنی کاغذی و کارتی. خلاصه، ما بی تو خوش نهایم، تو بی ما چگونهای؟ دیشب ساعت چهار بعد از نصفه شب وارد لندن شدیم و با اتوبوس به شهر رفتیم، یعنی به ده سلزویک در حومهی لندن. ده مزبور بیاندازه زیبا و تمیز بود بهطوری که من اول خیال میکردم شهر لندن همین ده است و بعد چهقدر تعجب کردم که فهمیدم نهخیر، این جاهلها با پول بادآوردهی ملتهای بدبخت مشرقزمین چهها که نکردهاند. خلاصه ده مزبور اینطور که همراهان میگفتند شبیه آبادان است. عمارتهای آن دوطبقه و یا مثلث و یا مستطیل و جلوی هر ساختمانی یعنی flat, یک باغ گلکاری است و اين امر باعث میشود که خیابانهای ده تمام یعنی از هر دو طرف پر از گل و سبزه باشد. گلها واقعاً خوشرنگ و درشت بودند بهطوری که حتی در گلخانههای تهران هم چنین گلهایی ندیده بودم و خیابانها تمیز آنقدر تمیز که آدم حیفش میآید در آن تف بیندازد و ترجیح میدهد که آن تف را به روی مردمی بیندازد که ایرانیهای بیچاره را به آن وضع دچار کردهاند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.