بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 218

وقتی که چراغ روشن شد، مدتی به صورتش نگاه کردم‌. روی تختخواب خوابیده بود و صورتش روی یک طرف متکا افتاده بود. دهانش باز بود. بامزه است. شما آدم های بزرگ را در نظر بگیرید که وقتی خوابند و دهانشان مثل گاله باز می‌ماند، چه قیافه نکبتی به هم می‌زنند؛ اما بچه‌ها این‌طور نیستند. بچه‌ها قیافه‌ای دوست داشتنی پیدا می‌کنند. حتی ممکن است آب دهانشان تمام متکا را خیس کند؛ ولی با این‌حال باز هم قیافه‌شان دوست‌داشتنی می‌شود.

وقتی که چراغ روشن شد، مدتی به صورتش نگاه کردم‌. روی تختخواب خوابیده بود و صورتش روی یک طرف متکا افتاده بود. دهانش باز بود. بامزه است. شما آدم های بزرگ را در نظر بگیرید که وقتی خوابند و دهانشان مثل گاله باز می‌ماند، چه قیافه نکبتی به هم می‌زنند؛ اما بچه‌ها این‌طور نیستند. بچه‌ها قیافه‌ای دوست داشتنی پیدا می‌کنند. حتی ممکن است آب دهانشان تمام متکا را خیس کند؛ ولی با این‌حال باز هم قیافه‌شان دوست‌داشتنی می‌شود.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.