بریده‌ای از کتاب ماهی ها به دریا بر می گردند اثر مرضیه اعتمادی

ماهی ها به دریا بر می گردند
بریدۀ کتاب

صفحۀ 184

مادر ابوحامد زن مهربانی بود. هیچ‌وقت با هم مشکلی نداشتیم. اوایل ازدواج، سر بارداری ریحان که ابوحامد زندانی بود، جر و بحث‌هایی بینمان شد. همان موقع، سر نماز ظهر، از خدا خواستم که مهرش را هر طور شده بیندازد توی دلم. از آن ظهر به بعد، قلب‌هایمان به هم نزدیک شد.

مادر ابوحامد زن مهربانی بود. هیچ‌وقت با هم مشکلی نداشتیم. اوایل ازدواج، سر بارداری ریحان که ابوحامد زندانی بود، جر و بحث‌هایی بینمان شد. همان موقع، سر نماز ظهر، از خدا خواستم که مهرش را هر طور شده بیندازد توی دلم. از آن ظهر به بعد، قلب‌هایمان به هم نزدیک شد.

34

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.