بریدۀ کتاب

دختری به نام نل
بریدۀ کتاب

صفحۀ 216

با گذشت زمان، هر چند غمش سبکتر نشد و هروقت که می‌آمد قبرستان غمگینتر هم می‌شد، اما توانست تحمل کند و آن قدر آمد و رفت تا درد تبدیل شد به لذتی مذهبی و باشکوه، همراه این درد هم حس وظیفه ای آمد که یاد گرفت دوستش بدارد.

با گذشت زمان، هر چند غمش سبکتر نشد و هروقت که می‌آمد قبرستان غمگینتر هم می‌شد، اما توانست تحمل کند و آن قدر آمد و رفت تا درد تبدیل شد به لذتی مذهبی و باشکوه، همراه این درد هم حس وظیفه ای آمد که یاد گرفت دوستش بدارد.

1

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.