بریدۀ کتاب
1402/7/5
شعله در مه جلد 1
3.6
4
صفحۀ 155
«هرگز شک نکن. هرگز نترس. هرگز بیش از اندازه فکر نکن.» اوکامی همانطور که حرف میزد نگاهش میکرد. گویی به دنبال چیزی ماورای او بود. « این تنها راه زنده موندنه.» ( همچنان این دیالوگ رو تأیید یا رد نمیکنم، صرفاً جهت تفکر کردن دربارشون.)
«هرگز شک نکن. هرگز نترس. هرگز بیش از اندازه فکر نکن.» اوکامی همانطور که حرف میزد نگاهش میکرد. گویی به دنبال چیزی ماورای او بود. « این تنها راه زنده موندنه.» ( همچنان این دیالوگ رو تأیید یا رد نمیکنم، صرفاً جهت تفکر کردن دربارشون.)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.