بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 123

هملت، خطاب به هوراشیو: از اولین دقیقه‌ای که روح من توانست در میان مردمان تمیز بدهد و آزادی خود را حس کرد، تو را برای مصاحبت اختیار کرده محبت خود را بر تو موقوف داشته است؛ زیرا تو مردی هستی صاحب استقامت و در عین آنکه همه‌گونه مشقت را متحمل می‌شدی، چنین وانمود می‌کردی که رنجی نمی‌بینی و لطمات روزگار را با همان چشم نگریسته‌ای که الطاف او را. خوشا بحال آن کسانی که از عقل و احساسات چنان به تناسب بهره‌ور باشند که بد و نیک طالع، ایشان را از طریق صواب منحرف نکند، و مانند نائی نباشند که روزگار هر نوائی که بخواهد بر آن بنوازد. آن مردی را که بنده‌ی شهوت نباشد به من نشان بدهید تا من او را در سویدای قلب خود جای بدهم، چنانکه تو را اینک جای داده‌ام ...

هملت، خطاب به هوراشیو: از اولین دقیقه‌ای که روح من توانست در میان مردمان تمیز بدهد و آزادی خود را حس کرد، تو را برای مصاحبت اختیار کرده محبت خود را بر تو موقوف داشته است؛ زیرا تو مردی هستی صاحب استقامت و در عین آنکه همه‌گونه مشقت را متحمل می‌شدی، چنین وانمود می‌کردی که رنجی نمی‌بینی و لطمات روزگار را با همان چشم نگریسته‌ای که الطاف او را. خوشا بحال آن کسانی که از عقل و احساسات چنان به تناسب بهره‌ور باشند که بد و نیک طالع، ایشان را از طریق صواب منحرف نکند، و مانند نائی نباشند که روزگار هر نوائی که بخواهد بر آن بنوازد. آن مردی را که بنده‌ی شهوت نباشد به من نشان بدهید تا من او را در سویدای قلب خود جای بدهم، چنانکه تو را اینک جای داده‌ام ...

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.