بریدهای از کتاب آنی شرلی در گرین گیبلز اثر لوسی مود مونتگمری
1403/11/5
صفحۀ 251
جِین لبخند به لب داشت و خوشحال بود. امتحان ها به پایان رسیده بودند و او خیالش راحت بود که قبول میشد. او اصلاً نگران آینده و مسائل و مشکلات احتمالیاش نبود. هدف های بلندپروازانهای در سر نداشت و در نتیجه هیچ اضطرابی هم به دلش راه نمیداد. در این دنیا هرچیزی قیمتی دارد و با اینکه داشتن اهداف بزرگ ارزشمند است آسان به دست نمیآید. رسیدن به چنین اهدافی نیازمند سخت کوشی، گذشت از خواسته ها، علاقه و شجاعت است.
جِین لبخند به لب داشت و خوشحال بود. امتحان ها به پایان رسیده بودند و او خیالش راحت بود که قبول میشد. او اصلاً نگران آینده و مسائل و مشکلات احتمالیاش نبود. هدف های بلندپروازانهای در سر نداشت و در نتیجه هیچ اضطرابی هم به دلش راه نمیداد. در این دنیا هرچیزی قیمتی دارد و با اینکه داشتن اهداف بزرگ ارزشمند است آسان به دست نمیآید. رسیدن به چنین اهدافی نیازمند سخت کوشی، گذشت از خواسته ها، علاقه و شجاعت است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.