بریدۀ کتاب

 Camila

1402/11/19

بریدۀ کتاب

صفحۀ 199

لابد فکر میکنید از وقتی که از بندر دور شده ایم، کلی وقت رو برای نوشتن دارم اما توضیحش سخته دریا آدم رو هیپنوتیزم می کنه، و زمان بدون اینکه بفهم میگذره کشتی طوری بالا پایین میره که گاهی وقت ها یادم میره نگران سفر خطرناکمون که پیش رو باشم، و غرق مناظر و صداهای اطرافم میشم؛ تصمیم گرفته ام باور کنم که قراره به همون جایی برسیم که می خوایم،قراره همون چیزی میشه که می خوایم

لابد فکر میکنید از وقتی که از بندر دور شده ایم، کلی وقت رو برای نوشتن دارم اما توضیحش سخته دریا آدم رو هیپنوتیزم می کنه، و زمان بدون اینکه بفهم میگذره کشتی طوری بالا پایین میره که گاهی وقت ها یادم میره نگران سفر خطرناکمون که پیش رو باشم، و غرق مناظر و صداهای اطرافم میشم؛ تصمیم گرفته ام باور کنم که قراره به همون جایی برسیم که می خوایم،قراره همون چیزی میشه که می خوایم

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.