بریدۀ کتاب

سیتا

1403/4/29

زومبو دختر رودخانه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

در این حال مشت‌ها را در مقابل آسمانی که رگبار در آن ساکن بود بالا می‌بردند و آن را با کلمات ناخوشایندی تهدید می‌کردند در صورتی که در این میان فراموش کردند که خدای آنها هنوز هم در کنارشان قرار دارد و در حالت خشم از یاد بردند که در کوهستان متعلق به او، در جستجوی پناهگاهی باشند.

در این حال مشت‌ها را در مقابل آسمانی که رگبار در آن ساکن بود بالا می‌بردند و آن را با کلمات ناخوشایندی تهدید می‌کردند در صورتی که در این میان فراموش کردند که خدای آنها هنوز هم در کنارشان قرار دارد و در حالت خشم از یاد بردند که در کوهستان متعلق به او، در جستجوی پناهگاهی باشند.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.