بریدۀ کتاب

M.moradi

M.moradi

1402/9/25

شنبه آرام؟
بریدۀ کتاب

صفحۀ 205

یادتونه وقتی پرسیدم: آقاجون! چرا ان قدر منتظر محسنی، چی گفت؟» گریه حرفش را برید. مکثی کرد تا خودش را کنترل کند. بعد ادامه داد: «گفت: آقاجون! محسن مرد خداست.

یادتونه وقتی پرسیدم: آقاجون! چرا ان قدر منتظر محسنی، چی گفت؟» گریه حرفش را برید. مکثی کرد تا خودش را کنترل کند. بعد ادامه داد: «گفت: آقاجون! محسن مرد خداست.

1

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.