بریدۀ کتاب

مار و پله: داستان زندگی مدینه، ادمین کانال داعش در ایران
بریدۀ کتاب

صفحۀ 377

امروز حال و هوای عجیبی دارم؛ بروم بیرون و پیش بچه‌هایم باشم و وسط طعنه و تحقیر و ترس زندگی کنم، یا اینجا بمانم در زندان و دور از بچه‌ها، اما در امنیت کامل. پایم به خانه پدری برسد، ممکن است باباجی بلایی سرم بیاورد، یا حسن کسی را بفرستد که ضرب شستی‌نشان بدهند. چه انتخاب سختی است؛ مادری و آزادی، یا خواب و خیال راحت گوشه زندان.

امروز حال و هوای عجیبی دارم؛ بروم بیرون و پیش بچه‌هایم باشم و وسط طعنه و تحقیر و ترس زندگی کنم، یا اینجا بمانم در زندان و دور از بچه‌ها، اما در امنیت کامل. پایم به خانه پدری برسد، ممکن است باباجی بلایی سرم بیاورد، یا حسن کسی را بفرستد که ضرب شستی‌نشان بدهند. چه انتخاب سختی است؛ مادری و آزادی، یا خواب و خیال راحت گوشه زندان.

16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.