بریدۀ کتاب
1402/12/7
صفحۀ 720
با تلخکامی و نومیدی و بریده بریده به خودش میگفت آه که ما آدم ها چه موجود های عجیبی هستیم. از این پس از بشریت چه انتظاری میتوان داشت؟ در آن لحظه حتی دیگر دلش نمیخواست به زندگی ادامه دهد. با اندوه و به صدای بلند گفت زندگی واقعاً به زحمت ادامه دادنش میارزد؟
با تلخکامی و نومیدی و بریده بریده به خودش میگفت آه که ما آدم ها چه موجود های عجیبی هستیم. از این پس از بشریت چه انتظاری میتوان داشت؟ در آن لحظه حتی دیگر دلش نمیخواست به زندگی ادامه دهد. با اندوه و به صدای بلند گفت زندگی واقعاً به زحمت ادامه دادنش میارزد؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.