کتابی که دقیقاً دربارهٔ اوضاع و احوال الآن کشورمان صحبت می‌کند، دربارهٔ حجاب و حواشی آن و حقوق خانمان و چگونگی ادای این حقوق، بیان کردن نظراتی دربارهٔ زن، نظرات غرب و اسلام و اینکه کدام یک بیشتر توانسته است حقوق این قشر از جامعه را به خوبی ادا نماید و اینکه چه کسانی به بهانهٔ ستاندن حقوق زن جلو آمده‌اند و از آن سوءاستفاده کرده‌اند و نه تنها حق را به حق‌دار باز نگردانده‌اند، بلکه بیشتر سوءاستفاده نموده‌اند. کتاب مثل کتاب‌های فلسفی نیست که یکنواخت و خسته‌کننده باشد، بلکه این نظریات را در قالب داستانی شیرین و بامزه درآورده است.
        

                این کتاب واقعاً مرا به خود آورد، کتابی که دربارهٔ یک دختر فداکار و مهربان صحبت می‌کند؛ دختری که تمام دغدغه‌اش سوادآموزی به مردمان مناطق محروم است، دختری که می‌خواهد حق این افراد بی‌بضاعت را بگیرد، دختری که نمونه‌ای کامل از یک زن شجاع ایرانی را به تصویر می‌کشد.
        

                این کتاب برایم بسیار جذاب بود؛ چون واقعاً خاطرات استاد بلوری شیرین و شنیدنی‌اند، خاطراتی که حال و هوای آن روزگار را برایمان به تصویر می‌کشد، خاطراتی که برایمان دغدغه‌ها و اهداف و فرهنگ آن روزگار را به‌تصویر می‌کشد، استاد در این کتاب تجربیات ارزشمندش را در باب روزنامه‌نگاری برای ما نسل جوان بیان می‌کند و ما را از تجربیات و نصائح خودشان بهره‌مند می‌کنند و مسئولیت خطیر این شغل را برایمان بیان می‌دارد.