بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

نیکی طالبی

@Niki.tlb

10 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                تازه از وسطای کتاب فهمیدم که سه داستان موازی باهم دارن نقل میشن که آخرش بهم دیگه ربط پیدا می‌کنن و خب بماند که چقدر سلول‌های خاکستری مغزم سوخت تا این قضیه رو کشف کنم ! فضای رمان سورئالیستیه و حال و هوای جادویی کتاب، چاشنی بامزه‌ای شده برای القای حس سحرآمیزی به مخاطب. با توجه به ابهت این شاهکار، به نظرم بررسی دقیق و البته شخصی ! و گفتن نقاط مثبت و منفی از دید خودم لازمه… نقاط مثبت: مرشد و مارگاریتا یعنی جزئیات، شما توی این کتاب قراره درباره‌ی جنس پارچه‌ی لباسی که تن شخصیت ها هست تا مدل برگ درختا بخونین، توصیفات دقیق و صحنه‌پردازی‌های عالی باعث میشن که اون صحنه توی ذهنتون مثل فیلم پخش بشه، دیالوگ‌های بین شخصیت‌ها اصلا خسته کننده نیست و شما رو به وجد میاره. شخصیت پردازی از نکته‌های قوی این اثر هست و نتیجه‌اش شده کاراکترهای بامزه‌ی کتابمون و اما… نقاط منفی :) نقل سه داستان همزمان، میتونه باعث بشه که رشته کتاب از دست‌تون در بره، روند کتاب با توجه به حجم و بیان زیاد جزئیات میتونه خسته‌کننده باشه، توی مرشد و مارگاریتا هم مثل بقیه کتاب‌های ادبیات روس، اسامی سخت و گاها چند اسمی بودن و لقب داشتن شخصیت‌ها به وفور دیده میشه که روی سرعت خوندنتون تاثیرگذار هستش. در کل بخوام بگم اگر تا حالا کتابی از دسته ادبیات روس نخوندین و با فضاش آشنایی ندارین؛ اصلا به عنوان اولین کتاب بهتون پیشنهادش نمی‌کنم و به نظرم کتاب‌های سبک‌تر و یا نویسنده‌های دیگه‌ای مثل تولستوی برای شروع بهتر هستش. بعد از خوندن این کتاب و در واقع وقتی تموم شد و کتاب رو بستین، یکم مکث می‌کنین، احتمالا یکم سرتونو تکون میدین تا از اون دنیای جادویی برگردین به زمان و حال و در آخر بابت انتخاب این شاهکار و خوندنش به خودتون افتخار می‌کنین.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            تازه از وسطای کتاب فهمیدم که سه داستان موازی باهم دارن نقل میشن که آخرش بهم دیگه ربط پیدا می‌کنن و خب بماند که چقدر سلول‌های خاکستری مغزم سوخت تا این قضیه رو کشف کنم ! فضای رمان سورئالیستیه و حال و هوای جادویی کتاب، چاشنی بامزه‌ای شده برای القای حس سحرآمیزی به مخاطب. با توجه به ابهت این شاهکار، به نظرم بررسی دقیق و البته شخصی ! و گفتن نقاط مثبت و منفی از دید خودم لازمه… نقاط مثبت: مرشد و مارگاریتا یعنی جزئیات، شما توی این کتاب قراره درباره‌ی جنس پارچه‌ی لباسی که تن شخصیت ها هست تا مدل برگ درختا بخونین، توصیفات دقیق و صحنه‌پردازی‌های عالی باعث میشن که اون صحنه توی ذهنتون مثل فیلم پخش بشه، دیالوگ‌های بین شخصیت‌ها اصلا خسته کننده نیست و شما رو به وجد میاره. شخصیت پردازی از نکته‌های قوی این اثر هست و نتیجه‌اش شده کاراکترهای بامزه‌ی کتابمون و اما… نقاط منفی :) نقل سه داستان همزمان، میتونه باعث بشه که رشته کتاب از دست‌تون در بره، روند کتاب با توجه به حجم و بیان زیاد جزئیات میتونه خسته‌کننده باشه، توی مرشد و مارگاریتا هم مثل بقیه کتاب‌های ادبیات روس، اسامی سخت و گاها چند اسمی بودن و لقب داشتن شخصیت‌ها به وفور دیده میشه که روی سرعت خوندنتون تاثیرگذار هستش. در کل بخوام بگم اگر تا حالا کتابی از دسته ادبیات روس نخوندین و با فضاش آشنایی ندارین؛ اصلا به عنوان اولین کتاب بهتون پیشنهادش نمی‌کنم و به نظرم کتاب‌های سبک‌تر و یا نویسنده‌های دیگه‌ای مثل تولستوی برای شروع بهتر هستش. بعد از خوندن این کتاب و در واقع وقتی تموم شد و کتاب رو بستین، یکم مکث می‌کنین، احتمالا یکم سرتونو تکون میدین تا از اون دنیای جادویی برگردین به زمان و حال و در آخر بابت انتخاب این شاهکار و خوندنش به خودتون افتخار می‌کنین.