بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

زنان و قدرت

زنان و قدرت

زنان و قدرت

مری بیرد و 2 نفر دیگر
3.4
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

5

نویسنده در این کتاب به بررسی رابطه فرهنگی نابسامان میان صدای زنان و سخنرانی و سخنوری در جمع، پرداخته است و یکی از علت های نشنیده شدن صدای زنان را موضوع «زن ستیزی و دوگانگی جنسیتی» بیان کرده است. وی برای تکمیل روند توضیحاتش داستان «سرزمین زنان» را بررسی کرده است. در «سرزمین زنان»، موضوع «تبعیض جنسیتی» مورد مطالعه قرار گرفته است.

یادداشت‌های مرتبط به زنان و قدرت

            این کتاب به صورت تاریخی و تحلیلی به مسئله‌ی زنان و قدرت می‌پردازد.
کتاب حاوی دو بخش است: صدای زنان در اجتماع، زنان در قدرت.
نگارنده در بخش اول می‌نویسد: در تفکر یونان باستان، زنان قاعدتاً نباید حرف بزنند و سخنوری از ویژگی‌های مردان است. استثناهای کوچکی از زنان سخنور که در یونان باستان وجود دارند، با تحقیر مواجه می‌شوند یعنی آن زنان را بیناجنسیتی قلمداد می‌کنند.
نویسندگان کلاسیک مصر معتقد بودند که صدای زن تهدیدی نه فقط برای مرد بلکه برای ثبات سیاسی و اجتماعی کشور است.
شاعران یونانی برای کمدی، جامعه‌ای را تصویر می‌کنند که رهبرشان زن است.
گرچه الان آن تفکر یونان باستانی وجود ندارد لکن برخی قطعات از جمله آداب و روش‌های سخنوری در زمان حاضر نیز وجود دارد.
نگارنده معتقد است که صدای زن در اجتماع شنیده نمی‌شود و حمله‌ی مردان به زنان، کمتر از حمله‌ی زنان به مردان است.
او در آخر این بخش اضافه می‌کند: چرا زنان باید صدایشان را خشن یا شبیه مردان کنند تا بتوانند سخنوری کنند؟! چه کسی مولفه‌های اقتدار را مردانه تعریف کرده است؟!
نگارنده در بخش دوم می‌نویسد: تعداد زنانی که الان در قدرت هستند، بیشتر از ده سال قبل است.
با این حال او اذعان می‌کند: ما هیچ الگویی نداریم تا بگوییم زن قدرتمند چه شکلی است غیر از اینکه بیشتر شبیه مردهاست.
او اعتقاد دارد که در تصور عامه، زن هنوز به خارج از دایره‌ی قدرت تعلّق دارند. زنان عادتا در یونان باستان، فاقد مقام سیاسی و قدرت بوده‌اند. زن خوب زنی بود که تحت رام و سلطه باشد.
در تاریخ غرب هر چه عقب‌تر می‌رویم میان زنان و قدرت جدایی بنیادی‌تری به چشم می‌خورد.
او برای حل مشکلات زن ستیزانه، راه‌های دیگری را پیشنهاد می‌کند از جمله: تبدیل نماد ضعف زنانه به نماد قدرت به جای شبیه نمودن خود به مرد، تغییر ساختار مردسالار و تبدیل کردن ساختار به ساختار زنانه. 
او می‌گوید: بدون کمک و استفاده از تخصص زنان، نمی‌توانیم از عهده‌ی همه‌ی کارها بربیاییم.
پ.ن: کتاب بیشتر به طرح مسئله توجه داشت تا حل صورت مسئله.
          
            گفتار اندر معرفی کتاب
زنان و قدرت، کتابی‌ست به قلمِ خانمِ «مری بی‌یرد» که در ایران توسطِ خانمِ «شبنم سعادت» ترجمه و نهایتا توسط «نشر نو» چاپ و منتشر گردیده است.
کتاب از چهار بخش: پیشگفتار، دو فصلِ «صدای زنان در اجتماع»، «زنان در قدرت» و سخنِ آخر تشکیل شده است.
مری بی‌یرد، استادِ فرهنگ و ادبیاتِ روم باستان در دانشگاه کمبریج است و در کتاب خود به بررسیِ نقشِ تفکراتِ دیرینِ ما انسان‌ها از دورانِ رومِ باستان بر روی تفکرات، تصمیم‌گیری‌ها و نحوه‌ی برخورد مردان با زنان در جامعه‌ی امروزی در فضاهای سیاسی، اجتماعی و مجازی می‌گوید و در بخشی از کتاب نوشته‌ است:
"ما قربانی یا فریب‌خورده‌های میراثِ دیرینمان نیستیم بلکه سنت‌های دیرینمان الگوی فکریِ قدرتمندی فراهم کرده تا بر مبنای آن درباره‌ی صحبت در اجتماع فکر کنیم و تصمیم بگیریم... ."
و منظورِ او به زبانِ ساده‌تر این است که تفکراتِ مردسالارانه‌ای که در آن دوران به شرحِ مثال‌هایی که در کتاب آمده انقدر قوی بود که پس از گذشت هزارها سال همچنان ستون‌های آن قرص و محکم پابرجا مانده است.

نقل‌قول نامه
"وقتی پای سکوت و سرکوبِ زنان در میان باشد، فرهنگِ غرب یدِ طولانیِ هزاران ساله دارد."

"اگر زنان را کاملا داخل ساختار قدرت نمی‌بینند، قطعا قدرت را باید باتعریف کنیم، نه زنان را."

"ضرورتی ندارد کسانی‌که بانیِ تغییر می‌شوند چهره‌های مشهوری باشند.
برای مثال افرادِ معدودی نامِ زنانِ بنیان‌گذارِ جنبشِ «جان سیاهان ارزش دارد» را می‌دانند: آلیشا گارزا، پتریس کالرز و اوپال تومتی»"

کارنامه
یک ستاره از کتاب کم می‌کنم چون از نظرِ من بیشتر از اینکه یک کتاب باشه به جزوه‌‌ای از یک درسِ دانشگاهی شباهت دارد و یا شاید یک تحقیق یا حتی یک پایان‌نامه چون نویسنده عملا فقط از چیزی گفت که آن‌را در دانشگاه تدریس می‌کند! نه چیزی کمتر نه چیزی بیشتر.
یک ستاره‌ی دیگر کم می‌کنم چون نویسنده یک اثر فمینیسمی خلق کرده و بعد در آن به قدرتمندترین و الهام‌بخش‌ترین زنِ سال‌های اخیر کشورش که دستِ بر قضا یکی از قدرتمندترین زن‌های تاریخِ کشورش محسوب می‌شود یعنی «ترزا می» حمله کرد و ضمنِ نادیده گرفتنِ تمامِ دستاوردهای او، او را یک دست‌نشانده توسطِ مردان‌ِ قدرتمندِ بریتانیا نامید مبنی بر اینکه او توسطِ مردان به نخست‌وزیریِ بریتانیای کبیر منصوب شد تا شکست زنان را به جهان نشان دهند!!!
در نهایت سه ستاره برای کتاب منظور می‌کنم چون کلی اطلاعات در حیطه‌ی تخصص خود نویسنده کسب کردم، با یک اثر از شکسپیر آشنا شدم، با افسانه‌های یونانیِ بیشتری آشنا شدم و نهایتا با دیوارهای بیشتری که روبروی زنان در دنیا قرار دارد آشنا شدم.

بیست و ششم اردیبهشت‌ماه یک‌هزار و چهارصد