من این کتاب رو وقتی بچه بودم خوندم و ازش خوشم اومد

ماجرای بچه ای هست که مادر بزگش میخواد براش لباس بدوزه
          

            مادربزرگ و دوختن لباس برای نوه یک کار عادی هست مادربزرگی که خیاط ماهری هست اما وقتی لباس کوچک میشود چه؟ چکارش کنیم ؟ بدیم بیرون؟ مادربزرگ ایده خلاقانه ای دارد. با این کتاب می‌شود صرفه جویی و بازیافت را به بچه ها یاد داد، شما حالا چکار میتوانید بکنید؟ چه چیزی را به چه چیزی تبدیل کنیم تا دوباره استفاده کنیم ؟ 
          

            هر بار میخونمش بیشتر از دفعه قبل دوستش دارم ..
مهمترین مهمترین مهمترین آموزه‌ای که داره کنار
بحث صرفه جویی و محیط زیست و .. اون عزت نفسی
هست که به بچه منتقل میشه برای استفاده از وسایل
دور ریختنی یا پوشیدن لباس‌های قدیمی ..

اکثرا وقتی لباسامون رو میدیم خیلی شنیدم که میگن
میدیم به یه بچه فقیری که نداره لباس بخره و .. و اینگونه
این مفهوم رو منتقل میکنیم که استفاده از وسایل قدیمی
یا استفاده شده برای قشر ضعیف جامعه‌ست .. 

اما اگه ما هم گاها از دوستامون لباسای قدیمی بچه‌ها رو
بگیریم و بدیم به بچه خودمون و کلی خوشحالی کنیم از 
استفاده دوباره لباسی که دیگه استفاده نداشت و ما میتونیم
ازش استفاده کنیم .. «حالا این لباس تو تن تو خوشحاله که
یکی دیگه داره ازش استفاده میکنه .. » یا دیالوگایی مشابه
این .. یا این لباس رو میدیم کس دیگه ای ازش استفاده کنه
تا بلا استفاده نمونه تنها ته کمد .. اینجوری قطعا خوشحال
نیست لباس برای پوشیدنه اگه نتونه بره تو تن یه بچه‌ای پس
چه فایده ای داره و .. و .. 

کلی جای بحث و گفتگو هست ..
کلی جای طرح بازی داره ..
و کلی میشه در جریان زندگی تمرینش کرد❤️