سورنا و جلیقه ی آتش

سورنا و جلیقه ی آتش

سورنا و جلیقه ی آتش

مسلم ناصری و 1 نفر دیگر
3.0
9 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

1

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

سورنا کتاب را باز کرد. آرزو می کرد کسی در آخرین لحظه پدرش را نجات داده باشد، اما هیچ حرفی در صفحه ظاهر نشد. صفحه کبود بود و بوی خون می داد.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

یادداشت‌های مرتبط به سورنا و جلیقه ی آتش

            سورنا شاهزاده‌ای که وزیر پدرش برای از میان برداشتن پادشاه و نشستن بر تخت پادشاهی توطئه می‌کند. او از اشپخدر عفریت کمک می‌گیرد و نوزاد جدید پادشاه را با بچهٔ اشپخدر جابه‌جا می‌کند. بعد از چند روز اسبهای اصطبل سلطنتی یکی یکی گم می‌شوند و پادشاه عصبانی به دنبال مقصر می‌گردد. سورنا از ترس اینکه اسب خودش هم از دست برود شبی در اصطبل مخفی می‌شود. و اینجاست که او شاهد ماجرای عجیبی است. خواهر نوزادش قل قل خوران به اصطبل وارد می‌شود و تغییر شکل داده و بعد یکی از اسب‌های اصطبل را می‌خورد و دوباره به قصر و آغوش مادرش برمی‌گردد. سورنا این ماجرا را برای پادشاه تعریف می‌کند اما پادشاه حرفش را باور نمی‌کند و او را متهم به حسادت کرده و از قصر بیرون می‌کند. و این آغاز سفر سخت سورنا برای یافتن حقیقت و اثبات آن به پدرش است.
داستان خوب شروع می‌شود اما در فراز و نشیب‌های آن نقاط مبهمی وجود دارد که نویسنده به راحتی از آنها عبور می‌کند.  پایان کتاب هم خیلی به نظرم عجولانه و سرهم‌بندی شده و سرعت وقایع بدون وجه منطقی از ارزش کار کم می‌کند. 
حالا جلدهای بعدی را هم بخوانم ببینم بهتر می‌شود یا نه!