معرفی کتاب قرن روشنفکری اثر آلخو کارپانتیه مترجم سروش حبیبی

قرن روشنفکری

قرن روشنفکری

آلخو کارپانتیه و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

4

شابک
9789644484957
تعداد صفحات
480
تاریخ انتشار
1394/5/24

توضیحات

        فرهنگ، به اعتقاد کارپانتیه، که خود مظهر این باور است، چیزی عینی است. هریک از داستانهایش براساس داده هایی صریح و عینی استوار است، که او به اتفاق لویی ژووه هنرپیشه نامدار فرانسوی، در 1943 به هاییتی کرد. «مرز جدایی آب ها» نتیجه کاوشی است در کرانه های اورینوکی، «شکار انسان» ترجمان دانسته های خصوصی اوست از موطن خود و بخشی از «قرن روشنفکری» در گوادلوپ نوشته شده است که صحنه قسمتی از ماجراهای داستان است.
از این گذشته وصف این فرهنگ یا فرهنگ ها، بسیار دقیق نیز هست. نوشته داستان نویس را می خوانیم، اما در خلال آن یک جا با دانشمند، جای دیگر با تاریخ نویس یا جغرافیدان، کاشف، قوم شناس و گردآورنده فولکلور یا موسیقی شناس و آهنگساز یا گیاه شناسی آشنا می شویم، که از زبان شاعر با ما سخن می گوید.
تعادل میان شاعر غالبا خیال پرداز و داستان سرایی که واقعیت را به دقت وصف می کند یکی از ویژگی های قابل توجه کارپانتیه است. هیچ یک از این دو نقش بر دیگری نمی چربد. در داستانهای او، که ساخته هایی موسیقی گونه اند، روایت و وصف واقعیت برحسب اقتضا، جای خود را به تغزل می دهد و غوغای غنا، چنان که در آوای ارکستری سرکشی می کند و به آسمان می رسد اما بهنگام در اختیار می آید و این در آثار نویسندگان آمریکای لاتین کمتر دیده می شود.
      

یادداشت‌ها

          سروش حبیبی این کتاب را بیش از سی سال پیش با نام انفجار ئر کلیسای جامع (عنوان آن در نسخه‌ی انگلیسی) ترجمه کرده بود و نسخه‌ی جدید ویراست تازه‌ای است از کتابی که انتشارات امیرکبیر درآورده بود. از آلخو کارپانتیه (یا به تعبیری کارئانتیِر)، نویسنده و موسیقیدان مشهور کوبایی، پیش‌تر کتاب‌هایی به فارسی منتشر شده، از جمله قلمرو این عالم (ترجمه‌ی کاوه میرعباسی، نشر نیکا) و کتاب رمان امریکای لاتین (ترجمه‌ی کاظم فرهادی، نشر نی) که گفت‌وگوی رامون چانو است با کارپانتیه. در مقدمه‌ی این کتاب‌ها می‌توان اطلاعات مفصلی درباره‌ی کارپانتیه به دست آورد. این نویسنده پدری فرانسوی داشت و مادری روس‌تبار، در هاوانا بزرگ شد، در پاریس دانشگاه رفت، مدت‌ها در کاراکاس زیست، با آندره برتون و لویی آراگون حشرونشر داشت، مدام در سفر بود و بعد از انقلاب کوبا به کشورش بازگشت و مسئولیت‌هایی برعهده‌اش گذاشته شد؛ از جمله تدریس در دانشگاه. در آثارش درآمیختگی فرهنگ‌های گوناگونی که با آن‌ها درگیر بوده بسیار مشهود است. او برنده‌ی جایزه‌ی سروانتس شده و این‌طور که می‌گویند به‌سبب کوبایی بودنش نوبل نگرفته. 


ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی سوم، سال 1394.
        

4