اصول و مبانی تحلیل متون ادبی

اصول و مبانی تحلیل متون ادبی

اصول و مبانی تحلیل متون ادبی

سلینا کوش و 1 نفر دیگر
2.8
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

6

شابک
9789641914945
تعداد صفحات
306
تاریخ انتشار
1399/2/13

توضیحات

        
معنا در متون ادبی چند لایه است و منتقدان ادبی باید این توانایی را داشته باشند که لایه ی سطحی و پیدای آثار ادبی را کنار بزنند تا به لایه های ژرف و ناپیدای آن ها دسترسی پیدا کنند این کار مستلزم فرایندی است که اصطلاحا آن را «تحلیل» می نامیم، اما بلافاصله این پرسش ها مطرح می شوند که: مقصود از «تحلیل» ادبیات چیست؟ «تحلیل» به چه روش هایی انجام می شود؟ چگونه می توان بین « تحلیل» که براساس قواعد معین و به پیروی از نظریه های ادبی صورت می گیرد و اظهار نظرهای ذوقی و بی قاعده تمایز گذاشت؟ این پرسش ها و نظایر آن، بخشی از موضوعاتی هستند که در کتاب حاضر بررسی می شوند. این کتاب برای کسانی نوشته شده است که مایل اند با کسب دانشی پایه ای درباره ی روش های نظام مند تحلیل متون ادبی، توانایی خود در نقد آثار ادبی و هنری را تقویت کنند. از این رو، اصول و مبانی تحلیل ادبی با زبانی روشن و با توضیحات مبسوط شرح داده شده است به این منظور، نویسنده شیوه ی تحلیل شعر، داستان کوتاه؛ رمان، نمایشنامه و فیلم سینمایی را با ذکر مثال های متعدد توضیح می دهد و اصطلاحات تخصصی را که در نقد آثار ادبی و هنری کاربرد دارند به خواننده معرفی می کند. مترجم با افزودن زیرنوشت های توضیحی درباره ی اصطلاحات نقد ادبی و نویسندگان و آثاری که در کتاب مورد اشاره قرار گرفته اند، کوشیده است تا فهم مطالب آن برای خواننده فارسی زبان تا حد ممکن راحت تر شود.

      

یادداشت ها

گ

1402/6/17

           آثار تالیفی یا ترجمه‌شده‌ی حسین پاینده -علی‌الخصوص در سال‌های معاصر" همه در خدمت آغاز گفتمانی جدید در شیوه‌ی پرداخت و نقد آثار ادبی در فضای ادبیات فارسی بوده است. با همه‌ی کوته‌فکرها، کج‌اندیش‌ها و سنت‌گرا‌هایی که رویاروی پاینده ایستاده‌اند در این سال‌ها، او به کار خود ادامه داده‌ست. کتاب سلینا کوش هم اگرچه نمیتوان آن را کتابی دست‌اول در تحقیقات ادبیات  آمریکا دانست، از همین سنخ کارهای پیش‌روی پاینده‌ست. استلزام وجود چنین کتاب‌هایی برای دانشجوها و استادانی که مطلقاً در انقطاع کامل از بحث‌های ادبی موجود در جهان به سر می‌برند و در باتلاقی از فرم‌گرایی روسی منسوخ‌شده دست و پا میزنند امریست به نِگَرِ من انکارناپذیر. اگرچه کتاب مملو از ارجاع به ادبیات انگلیسی است و شاید برای کسی که سنت‌های ادبیات انگلیسی را نمیداند کتاب چندان جالب جلوه نکند اما خواندن آن و مقایسه‌ی الگوهای روش‌شناسی آن با کتاب‌ها و مقالات تحقیقاتی دست‌اول خودمان دید بهتری از آنچه هستیم و نیستیم به ما ارائه میدهد. 

به عنوان نکته‌ی منفی کتاب: آمریکایی بودن، ایرادات بزرگی دارد که این کتاب هم برکنار از اتهام "آمریکایی بودن" نیست.
        

8