این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب میباشد.
روزی روزگاری، موشموشک داشت توی جنگل تودرتو گردش میکرد که روباه او را دید و هوس کرد یک لقمهی چپش کند. اما روباه که چیزی نیست؛ او قرار است با جغد هم روبرو شود و با مارو ... وای کمک! وای نه! با گروفالو!