دیدار اتفاقی با دوست خیالی و هشت جستار دیگر

دیدار اتفاقی با دوست خیالی و هشت جستار دیگر

دیدار اتفاقی با دوست خیالی و هشت جستار دیگر

آدام گوپنیک و 3 نفر دیگر
3.7
24 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

43

خواهم خواند

32

شابک
0000000164182
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/11/28

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        این جستارها شرح احوال و حکایتِ ما هستند در روزگارِ
سرشلوغی‌های شهری
شور و ملال تماشای فوتبال
حرافی‌ روی مبل روانکاو
جهانی شدن و واهمه‌هایش
ترس ار فن‌آوری‌های جدید
پایان دوران طلایی پیاده‌روی
تاریخی که پیدا نیست از زمان می‌آید یا مکان
ذائقه‌های جدید و دعواهای قدیمی
گواهینامه‌هایی برای ماندن در ترافیک
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دیدار اتفاقی با دوست خیالی و هشت جستار دیگر

نمایش همه

یادداشت‌ها

          وقتی جستار اول این کتاب را در باغ کتاب خواندم و داشتم از خوش حالی و هیجان روی ابرها پرواز می‌کردم، یکی از کارکنان مجموعه آمد و تذکر داد که لطفا از هر کتابی بیشتر از دو سه صفحه را نخوانید! حق داشت بنده خدا. تقریباً سه ساعت بود که آنجا بودم و چند ده جلد کتاب را زیر و رو کرده بودم و از خیلی‌هایشان هم تکه‌های زیادی خوانده بودم. می‌خواستم برای طرحی به اسم «کتاب ماه» که مربوط به محیط کارم هست و به تازگی مسئولش شده بودم، چند سری کتاب بخرم. باید انتخاب می‌کردم. نمی‌دانم بگویم خوش‌بختانه یا متأسفانه، کل کتاب را بر اساس جستار اولش قضاوت کردم و بعدا در نمایشگاه کتاب 16 جلد خریدم.

جستار اول این کتاب که همان دیدار اتفاقی با دوست خیالی است، واقعا عالی ست. یکی از بهترین‌هایی که خوانده ام. اما در ادامه‌ی کتاب، فقط چند جستار خوب پیدا می‌شود. من فقط «صندلی راننده»، «مردم به دکتر مراجعه می‌کند» و تا حدی هم «اعتصاب فرانسوی» را دوست داشتم. بعضی را حتی نیمه رها کردم.

واقعیت این است که کتاب زیادی در فضای خارج از ایران (حال چه آمریکا و چه فرانسه و چه...) سیر می‌کند و بعضی وقت‌ها به سختی می‌شود ارتباط گرفت. خیلی از جستارها یکهو زیادی پیچیده می‌شدند و از داستان تهی. این بود که دیگر هیچ لذتی نداشتند. انتظار داشتم جستار «اطلاعات» که در مورد اینترنت و حوزه پژوهشی من است برایم جالب باشد؛ ولی الان حتی یادم نمی‌آید موضوعش چه بود. القصه، سه ستاره‌ای که دادم، برای همان سه جستار خوبش بود؛ مخصوصا جستار اول.
        

25