"استرس" تقریباً یک پیامد غیر قابل پیشگیری در زندگی است. برنده شدن در یک انتخابات ممکن است به اندازه‌ی بازنده شدن استرس آور باشد. دیدار تازه با یک عزیز و ساختن اوقاتی صمیمانه با او می‌تواند به قدر از دست دادن کسی استرس‌زا باشد. دکتر پل جی راش می‌گوید تلاش در جهت یک تعریف علمی برای استرس مانند آب در هاون کوبیدن است. استرس از معدود واژگانی ست که قابل ترجمه نیست. به همین دلیل در اکثر زبان‌ها همان «استرس» باقی مانده است. استرس‌هایی وجود دارند که می‌توان راهکاری برای آنها پیدا کرد و استرس‌هایی که نمی‌توان از آنها دوری و یا آنها را کنترل کرد. لازم است یاد بگیریم این دو دسته را تشخیص دهیم تا مدام درمانده نشویم. کتاب مدیریت استرس آموزش می‌دهد که چطور از وقت و استعدادهای خود به طور موثر استفاده کنیم تا منجر به تخریب نشوند.تقریباً همه ما این احساس را داریم که در زندگی استرس زیادی وجود دارد. امروزه افراد زیادی در کارگاه‌های مدیریت استرس، کلاس‌های یوگا و آموزش مراقبه، ماساژ بدن و آرامش روان ثبت نام می‌کنند. استرس ممکن است به شکل فشار کاری، نگرانی‌های مالی، کمبود وقت برای خود یا خانواده خود را نشان دهد. منبع این استرس‌ها هر چه باشد داشتن یک راهنما می‌تواند موثر واقع شود. زندگی دارای کتابچه راهنما یا یک دفترچه کاربر نیست. بایستی فکر و کمک خود را به کار اندازیم. وقتی به مسئله مدیریت استرس می‌رسیم، جملات عاقلانه نمی‌توانند چندان تاثیرگذار باشند. مثلاً شنیدن این جمله که «آرامش داشته باش، سخت نگیر» از پزشک، همسر یا دوست موثر نیست. این نصیحت‌ها به نظر عالی می‌رسند اما کافی نیست. برای مدیریت استرس به شکلی تاثیرگذار به ابزار کاهش استرس نیاز داریم. یک جعبه ابزار کامل شامل انواع راهکار‌ها، تکنیک‌ها و تاکتیک‌های مختلف. این کتاب هم به منظور ارائه‌ی همین ابزارها نوشته شده است. کمک می‌کند تا درک کنیم استرس ما ناشی از چیست، چگونه بر ما تاثیر می‌گذارد و مهمتر اینکه چه کاری می‌توانیم در مورد آن انجام دهیم.
بخش اول کتاب دربارۀ ماهیت استرس و چگونگی تاثیر آن از نظر فکری، فیزیکی و عاطفی می‌باشد. سپس انواع تکنیک‌های اندازه گیری میزان استرس ارائه می‌شود. بخش دوم مهارت یافتن در اصول است. بخشی که روش‌های منطقی برای برخورد با استرس را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه نشانه‌های فیزیکی استرس را درمان و ذهن را آرام کنیم یا چگونه با مسائل روزمره که می‌توانند استرس را ایجاد کنند برخورد کنیم. بخش سوم یک داروی پیشگیری به حساب می‌آید با عنوان مسائل خیالی. این بخش تکنیک‌های پیشرفته تری را در بر دارد که برای کاهش میزان استرس مفید است. اگر در روش تفکر هنگامی که در موقعیت‌های استرس‌زا قرار داریم تغییراتی جزئی ایجاد کنیم می‌توانیم استرس را کم و یا شاید هم حذف کنیم. بخش چهارم مدیریت استرس در زندگی واقعی است. این قسمت عادات روزمره‌ای را که در منزل و یا محل کار داریم نشان می‌دهد. کار ساده‌ای مثل یک زنگ تفریح کوتاه و انجام چند تکنیک می‌تواند خیلی خوب از تاثیرات استرس بکاهد. حتماً برای همه ما اتفاق افتاده که اگر کار جالبتر و جدیدتری در میان روزمرگی‌ها انجام دهیم مثلاً با دوستان بیرون برویم یا مدتی را مشغول سرگرمی باشیم بهتر قادر خواهیم بود با استرس کنار بیاییم. بخش آخر کتاب لیست‌هایی ارائه می‌دهد. لیستهای ده موردی. مثلاً ۱۰ استرس مهم یا ۱۰ شغل پر استرس یا ۱۰ عادت افرادی که به بهترین شکل استرس را مدیریت می‌کنند و...
زندگی های ما به طوری پر استرس شده‌اند که یک دهه قبل حتی تصور آنها را هم نمی‌کردیم. شاید برخی توقع داشته باشند که با شروع این هزاره و با وجود این همه تکنولوژی جدید، استرس کمتری در زندگی داشته باشند اما این امر برای هیچ‌کس اتفاق نیفتاده است. استرس ضرورتاً هم بد نیست! واکنشی بیولوژیکی اما قابل کنترل

        

          ادعای این کتاب اینست که می‌خواهد اصولی به شما بدهد که استرس‌تان کم و کمتر شود و بتوانید، با مهارت و نه جایگزین‌های دارویی، با این پدیده روزمره برخورد کنید. البته باید توجه داشت که استرس لزوماً بد نیست و می‌توان چندین استرسِ خوب نیز نام برد، مانند وقتی که موفقیتی علمی یا کاری کسب می‌کنید. با این نکته کتاب در پی اینست که به شما راهکارهایی بدهد تا استرس متعادلی داشته باشید. به احتمال زیاد با استرس متعادل است که می‌توانید سالم‌تر زندگی کنید، احتمالاً عمر طولانی‌تری داشته باشید (البته عمر دست خداست، منظور حملاتی که استرس‌های بد و تشدیدشده به بدن شما وارد می‌کنند و منجر به آسیب‌های جسمی می‌شود)، بیشتر لذت ببرید، انرژی بیشتری برای کارهایتان داشته باشید. (اضافه کنم که در دانش‌آموزانی که، بی‌حساب، استرس می‌گرفتندشان می‌دیدم که نه‌تنها از کارهایشان لذت نمی‌بردند بلکه با تمرکز انرژی بر کاری از کارهای دیگر یا لذت نمی‌بردند، یا انرژی نداشتند، یا هر دو) می‌کوشم مختصری از ساختار کتاب ارائه کنم. این را هم اضافه کنم که کتاب‌هایی از این سنخ در تلاشند تا با بیان‌ها چند ترفند و حیله مهارت‌هایی را به شما یاد بدهند، بنابراین در خواندن این کتاب (و کتاب‌های مشابه) نهایت حوصله را داشته باشید، پیشنهاد می‌کنم یا کتاب بالینی‌تان کنید یا در زمان‌هایی که مغزتان در بازدهی بالایی است کتاب را به دست بگیرید.
کتاب از 5 بخش و کلی و نصفی فصل تشکیل شده. بخش اول (مدیریت استرس بدون استرس) به ما می‌گوید استرس چیست و از نظرِ فکری، فیزیکی و عاطفی چه تأثیراتی دارد. چند تکنیک هم به شما می‌دهد تا بتوانید میزان استرس‌تان را اندازه بگیرید. این تکنیک‌ها بر اساس سوالاتی عمومی از وضع جسمانی و روانیِ شماست که با عدد می‌سنجد و در نهایت معیار استرس‌سنجی را نیز به شما می‌گوید. بخش دو (مهارت‌یافتن در اصول) به دنبال ارائۀ روش منطقی برای برخورد با استرس است. نویسنده در این فصل می‌خواهد نشان دهد که چگونه اثرات فیزیکیِ استرس را درمان و ذهنتان را آرام کنید. تکنیک‌هایی برای تنفس، حرکاتِ بدنیِ بسیار ساده مانند خمیازه، انقباض و انبساط عضلات، ماساژ از جمله تمرینات فیزیکیِ مقابله با استرس است. تلقین، شنیدنِ موسیقی، بوییدن عطر، و سه چهار تکنیکِ مراقبه نیز راهکارهایی برای مهارِ ذهن است. به یاد داشته باشید که باید نظم داشته باشید، به خود انگیزه بدهید و نظمِ خود را نیز حفظ کنید.
نویسنده بخش سوم (مسائل خیالی) را داروی پیشگیری‌کننده می‌داند و، به واقع، تکنیک‌های پیشرفته‌تری برای مقابله با استرس عرضه می‌کند. فصل‌های این بخش نشان می‌دهد شما چطور، به‌سادگی، استرس را ایجاد می‌کنید. ایده‌هایی به شما می‌دهد تا فکرهایی را که استرس می‌زایند بشناسید. زیاد دیده‌ام که به هنگام استرس خشمگین می‌شوند. در این بخش به خشم هم می‌پردازد، اینکه چطور خشمِ خود را بشناسید، چه تأثیراتی بر سلامتی شما دارد و البته چگونه آن را کنترل کنید. برای مهار استرس شما باید مهارت‌های بین‌فردی‌تان را تقویت کنید، به دیگران، خوب، گوش کنید، سپس حرف بزنید، بازخوردهایتان را ارزیابی کنید. این وسط ممکن است با افراد مشکل‌دار مواجه شوید، با آن‌ها کنار بیایید. بخش چهارم به مدیریت استرس در زندگیِ واقعی می‌پردازد. نویسنده در این بخش در پی اینست که ایده‌هایی به شما بدهد تا عادت‌هایی را در زندگی روزمره در خانه و محل کارتان ایجاد کنید تا در نتیجه در زندگی استرس کمتری داشته باشید. کارهایی که به شدت ساده و مسخره به نظر می‌رسند، کاری مثل یک زنگ تفریح کوچک. در نهایت، بخش پنجم، بیست‌های مختصری از رایج‌ترین ده موردها عرضه می‌کند، ده عادت افرادی که به بهترین نحو مدیریت را استرس می‌کنند، ده شغل پر استرس و مواردی دیگر. با اینکه کتاب کتاب چندان جدیدی نیست اما باز هم این لیست‌ها جذابیت  خود را دارند.