یادداشت ابوالفضل شربتی
1400/9/30
ادعای این کتاب اینست که میخواهد اصولی به شما بدهد که استرستان کم و کمتر شود و بتوانید، با مهارت و نه جایگزینهای دارویی، با این پدیده روزمره برخورد کنید. البته باید توجه داشت که استرس لزوماً بد نیست و میتوان چندین استرسِ خوب نیز نام برد، مانند وقتی که موفقیتی علمی یا کاری کسب میکنید. با این نکته کتاب در پی اینست که به شما راهکارهایی بدهد تا استرس متعادلی داشته باشید. به احتمال زیاد با استرس متعادل است که میتوانید سالمتر زندگی کنید، احتمالاً عمر طولانیتری داشته باشید (البته عمر دست خداست، منظور حملاتی که استرسهای بد و تشدیدشده به بدن شما وارد میکنند و منجر به آسیبهای جسمی میشود)، بیشتر لذت ببرید، انرژی بیشتری برای کارهایتان داشته باشید. (اضافه کنم که در دانشآموزانی که، بیحساب، استرس میگرفتندشان میدیدم که نهتنها از کارهایشان لذت نمیبردند بلکه با تمرکز انرژی بر کاری از کارهای دیگر یا لذت نمیبردند، یا انرژی نداشتند، یا هر دو) میکوشم مختصری از ساختار کتاب ارائه کنم. این را هم اضافه کنم که کتابهایی از این سنخ در تلاشند تا با بیانها چند ترفند و حیله مهارتهایی را به شما یاد بدهند، بنابراین در خواندن این کتاب (و کتابهای مشابه) نهایت حوصله را داشته باشید، پیشنهاد میکنم یا کتاب بالینیتان کنید یا در زمانهایی که مغزتان در بازدهی بالایی است کتاب را به دست بگیرید. کتاب از 5 بخش و کلی و نصفی فصل تشکیل شده. بخش اول (مدیریت استرس بدون استرس) به ما میگوید استرس چیست و از نظرِ فکری، فیزیکی و عاطفی چه تأثیراتی دارد. چند تکنیک هم به شما میدهد تا بتوانید میزان استرستان را اندازه بگیرید. این تکنیکها بر اساس سوالاتی عمومی از وضع جسمانی و روانیِ شماست که با عدد میسنجد و در نهایت معیار استرسسنجی را نیز به شما میگوید. بخش دو (مهارتیافتن در اصول) به دنبال ارائۀ روش منطقی برای برخورد با استرس است. نویسنده در این فصل میخواهد نشان دهد که چگونه اثرات فیزیکیِ استرس را درمان و ذهنتان را آرام کنید. تکنیکهایی برای تنفس، حرکاتِ بدنیِ بسیار ساده مانند خمیازه، انقباض و انبساط عضلات، ماساژ از جمله تمرینات فیزیکیِ مقابله با استرس است. تلقین، شنیدنِ موسیقی، بوییدن عطر، و سه چهار تکنیکِ مراقبه نیز راهکارهایی برای مهارِ ذهن است. به یاد داشته باشید که باید نظم داشته باشید، به خود انگیزه بدهید و نظمِ خود را نیز حفظ کنید. نویسنده بخش سوم (مسائل خیالی) را داروی پیشگیریکننده میداند و، به واقع، تکنیکهای پیشرفتهتری برای مقابله با استرس عرضه میکند. فصلهای این بخش نشان میدهد شما چطور، بهسادگی، استرس را ایجاد میکنید. ایدههایی به شما میدهد تا فکرهایی را که استرس میزایند بشناسید. زیاد دیدهام که به هنگام استرس خشمگین میشوند. در این بخش به خشم هم میپردازد، اینکه چطور خشمِ خود را بشناسید، چه تأثیراتی بر سلامتی شما دارد و البته چگونه آن را کنترل کنید. برای مهار استرس شما باید مهارتهای بینفردیتان را تقویت کنید، به دیگران، خوب، گوش کنید، سپس حرف بزنید، بازخوردهایتان را ارزیابی کنید. این وسط ممکن است با افراد مشکلدار مواجه شوید، با آنها کنار بیایید. بخش چهارم به مدیریت استرس در زندگیِ واقعی میپردازد. نویسنده در این بخش در پی اینست که ایدههایی به شما بدهد تا عادتهایی را در زندگی روزمره در خانه و محل کارتان ایجاد کنید تا در نتیجه در زندگی استرس کمتری داشته باشید. کارهایی که به شدت ساده و مسخره به نظر میرسند، کاری مثل یک زنگ تفریح کوچک. در نهایت، بخش پنجم، بیستهای مختصری از رایجترین ده موردها عرضه میکند، ده عادت افرادی که به بهترین نحو مدیریت را استرس میکنند، ده شغل پر استرس و مواردی دیگر. با اینکه کتاب کتاب چندان جدیدی نیست اما باز هم این لیستها جذابیت خود را دارند.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.