روح یک زن کاوشی جسورانه درخصوص زنانگی، فرزندپروری، سال‌خوردگی، عشق و زندگی است، ترجمانِ ماندگارِ دفاع جانانهٔ آلنده از زن، زنانگی، نقش زنان در خانواده و جامعه و بهادادن به حریم شخصیِ زنان. او در این کتاب، با صدای بلند، می‌پرسد که مگر زنان چه می‌خواهند جز اینکه در صلح و آرامش زندگی کنند، از جایگاهِ طبیعی و منصفانهٔ خویش بهره ببرند، اختیار بدن خود را داشته باشند و، مهم‌تر از همه، دوست داشته شوند و به آن‌ها عشق ورزیده شود؟ آلنده امیدوار است این کتاب مشعلی فرا راهِ دختران و زنان هر دیار باشد.

کتاب روح یک زن، به قلم ایزابل آلنده، کاوشی جسورانه درمورد زنانگی، فرزندپروری، سالخوردگی، عشق و موضوعاتی ازاین‌دست است. این کتاب کوتاه اما بزرگ با جملهٔ پرافتخاری آغاز می‌شود مبنی بر اینکه آلنده از دوران کودکی‌اش یک مدافع حقوق زنان بوده است و از آنجا خواننده را وارد بررسی مسحورکنندهٔ زیستنی می‌کند که از آن هنگام تاکنون داشته است.
        

          خانم  ایزابل آلنده تو این کتابش ی تعریف متفاوت‌ از فمنیست میده و معتقد که فمینیست ضد مرد نیست و اتفاقا برعکس ... کتاب کمی شبیه کتاب آدیشی : همه ما باید فمینیست باشیم ... آدیشی هم مثل آلنده از تجربیاتش از دوران کودکی تا بزرگسالی میگه این کتابهارو  به همه‌ی زنان و مردان آزاد پیشنهاد می‌کنم. انسانهایی که زن را دارای حق هم اندازه‌ی مردان می‌بینند نه موجودی ضعیف.
        

          سرگذشت نامه‌ای نه چندان دلنشین!
به طور کلی داستان خود نویسنده است که چه چیزهایی اون رو در مسیری که الان هست قرار داده.
متن از ابتدا تا انتها به شدت فمینیسم گونه است، به طوری که آدم رو خسته می‌کنه.
قلم و روایت آدم رو مشتاق به ادامه کتاب نمی‌کنه و جزو کتاب هایی نیست که به کسی پیشنهادش کنم.
        

          بسیاری ایزابل آلنده را پر خواننده ترین نویسنده اسپانیایی زبان در دنیا می‌دانند. او که بیشتر به آثار ادبی و رمانهای خود شناخته شده است این بار در کتاب «روح یک زن» به تاثیر فمنیسم بر افکار و زندگی خود می‌پردازد و عقاید و خاطراتش را در این زمینه بیان می‌کند. آلنده این کتاب را در ایام همه گیری کرونا و در قرنطینه خانگی  و به توصیه دوستانش نوشته است.
لحن نویسنده در این اثر سرشار از خشم نسبت به مردان و نظام مردسالاری است. به طوری که خواننده صدای بلند او را می‌شنود که سعی دارد جهان را از حقوق پایمال شده زنان آگاه کند.
ایزابل آلنده زندگی پر فراز و نشیب خود و نبود پدر در زندگی‌اش را در ایجاد این تفکر موثر می‌داند و معتقد است از همان کودکی در جهت دفاع از حقوق زنان تلاش کرده است.
او سقط جنین را حق قانونی هر زنی می‌داند و امیدوار است که در آینده نزدیک تمام کشورها این حق را قانونی و رسمی کنند. همچنین از نگاه او کنترل جمعیت کمکی به حفظ محیط‌زیست و کره زمین است.
این نویسنده اسپانیایی زبان از ایجاد جنبش Me_Too# ابراز خرسندی کرده و آن را از ابتکارات فمینیستی می‌داند. آلنده حجاب و برقع زنان را تجلی افراطی خشونت جنسی نسبت به زنان دانسته و با لحنی تمسخرآمیز در صفحه ۷۳ کتاب می‌گوید: «ظاهراً برخی از مردان دارای انگیزه‌هایی غیر انسانی هستند که با دیدن یک اینچ از پوست زن یا جوراب سفید به وجد می‌آیند. این یعنی زنان به خاطر ضعف و فساد مردان، مجازات می‌شوند.»
آلنده در بخش دیگری از این کتاب از تاثیر جنگ بر زنان سخن گفته و بیشترین قربانیان جنگ را زنان و کودکان می‌داند. او از صلح می‌گوید و آرزو می‌کند در هیچ کجا جنگی نباشد حال آنکه همین خانم نویسنده چندی پیش نشان افتخار رییس جمهوری را از دست باراک اوباما کسی که در زمان خود داعش را پایه گزاری کرد می‌گیرد و هیچ اشاره ای به جنگهایی که آمریکا در خاورمیانه راه انداخته است نمی‌کند.
به غیر از نکات اشاره شده، ترجمه این اثر ضعیف بوده و در برخی صفحات مترجم محترم نتوانسته است منظور نویسنده را درست بیان کند. همچنین مطالب نوشته شده توسط نویسنده نیز پراکنده بوده و از نظم مشخصی پیروی نمی‌کند. گویا آلنده دلش می‌خواسته هر آنچه را که به فکرش رسیده بدون هیچ چارچوبی بیان کند و در زمینه فمنیست هم حرفی زده باشد.