در کوچه های پراگ: مشاهده های اجتماعی، زنانه و ادیبانه

در کوچه های پراگ: مشاهده های اجتماعی، زنانه و ادیبانه

در کوچه های پراگ: مشاهده های اجتماعی، زنانه و ادیبانه

3.1
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

2

بام های گنبدی هم در پراگ کم نیست، آن هم سبز رنگش،و این گنبدهای سبز با آن تیزهای بلند وقتی با شیروانی هایی نارنجی در می آمیزد که تو در تو در دل هم فرو رفته اند با منظره ای روبه رو می شوی که بیش تر به تابلوی نقاشی می ماند تا منظره ای واقعی،تابلویی ک ه از شهری افسانه ای با قصه های جن و پری نقاشی شده است.وقتی به این تابلو خیره می شوی هر ان منتظری تا یک پزی از بالای صلیبی بر فراز نوک تیزهای بیرون بپرد و تو را با خود به درون قصری ببرد و افسونت کند. اما برای من هیج نیازی به افسونگری نبود.من از همان روز اول افسون این افسانه همیشه ابری شدم.

یادداشت‌های مرتبط به در کوچه های پراگ: مشاهده های اجتماعی، زنانه و ادیبانه