آوای موج ها

آوای موج ها

آوای موج ها

یوکیو میشیما و 1 نفر دیگر
3.2
6 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

3

خرید از کتابفروشی‌ها

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

یوکیو میشیما نویسنده مطرح ژاپنی در سال 1925 متولد شد و در سال 1970در اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ژاپن،هاراگیری (خودکشی آیینی سامورایی ها)کرد.حاصل عمر کوتاه این نویسنده هشت رمان،چهار نمایش نامه،تک پرده ای،یک سفرنامه و چندین مقاله است.معروف ترین اثر وی چهارگانه دریای حاصلخیزی است که آخرین جلد آن را صبح روزی که اقدام به هاراگیری کرد تحویل ناشرش داد. آوای امواج داستان عاشقانه ساده ای است که چیره دستی میشیما در فضا سازی آن را به رمانی خواندنی و آکنده از تصاویر زیبا و جاندار بدل کرده است.این رمان در سال 1954 در ژاپن موفق به دریافت جایزه ی ادبی شینچوشا شد.

یادداشت‌های مرتبط به آوای موج ها

            اگر به دنبال داستانی آرام، دلنشین، بدون پیچش خاص، و نگرانی طولانی مدتی در خلال متن، هستید بهتون پیشنهادش می کنم.
اولین کتابیه که از یوکیو میشیما میخونم، من اول با سرگذشت این نویسنده آشنا شدم و بعد تصمیم گرفتم که کتاب هاش رو بخونم.... او نویسنده ای بود که سه بار کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبیات شده بود،  به روش هاراکیری جان خودش رو گرفته بود ...
داستان در جزیره ای در ژاپن به نام یوتاجیما(جزیره آواها) اتفاق میفته... شینجی، پسری ماهیگیر با برادرش هیروشی که دانش اموز است و مادرشان که غواص مروارید است، زندگی می کنند، داستان از انجا شروع میشود که هاتسو، دختر تروکیچی، مرد ثروتمند جزیره، به پیش پدرش باز گردانده میشود....
*واقعا توصیفات و فضاسازی های داستانو دوست داشتم، انگار منم قدم به قدم تو جزیره زندگی کردم:)...
.
.
.
.
خطر اسپویل########
.
.
.
.
.
.
.

.
‌توقع نداشتم آخر داستان به خوبی و خوشی تموم شه و پایانش برام عجیب بود، یعنی حتما انگار باید یه اتفاق بد میفتاد....
ولی خوب بعدش فکر کردم، بالاخره بعضی داستانا پایان خوش ام میخوان:)... و  دیدگاه ام « که حتما باید یه اتفاق بد بیفته»  برام ناراحت کننده بود...چرا باید این دیدگاهو داشته باشم؟!؟! و آیا  فقط منم که اینجوری فکر میکنم؟!؟!

          

22

            می شیما را از داستان کوتاهی غریب در مجموعه بهترین داستان های جهان گلشیری پیدا کردم .
مثل  خیلی از نویسندگان درست و حسابی دیگر .

من که فقط یک داستان کوتاه و همین رمان را از او خواندم اما هم به خاطر سرگذشت دراماتیک خودش و هم خاطره آن داستان کوتاه هولناک ، در آینده بیشتر  سراغش خواهم رفت .
اما درباره این کتاب :
به نظرم ارزش وقت گذاشتن ندارد . یک کار عامه پسند از یک نویسنده بزرگ است . حقیقتا داستان عمق خاصی نداشت . بله، همان طور که توی معرفی اش آمده فضا سازی خوبی دارد اما نه آن قدر که داستان پیش پا افتاده اش را نادیده بگیریم.
عاشقانه نوجوانانه که آخرش هم مثل خیلی از آثار این ژانر ختم به خیر می شود. 
و به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کنند.!

چیز دیگری که باعث شد کتاب در مجموع برایم به تجربه بدی بدل شود . نگاه نویسنده به مسائل اخلاقی یا بهتر بگوییم غیر اخلاقی بود !.مورد پسند من نبود. 
البته که اشکال کتاب حساب نمی شود و  ضعف اثر همان کلیت کار است . انگار نویسنده برای تمرین یا مثلا برای فروش و جذب مخاطب کتاب را نوشته .
          

14