بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق

دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق

دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق

4.1
8 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

17

شاید جنگ سخت ترین تجربه ی زندگی انسان ها باشد.روزهای جنگ روزهایی پر از چالش های باورنکردنی ست.روزهایی که ممکن است در هر لحظه آن با واقعیتی جدید روبه رو شوید که وقت چندانی برای تصمیم گیری درباره چگونه روبه رو شدن با آن ندارید...

لیست‌های مرتبط به دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق

یادداشت‌های مرتبط به دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق

            هیچ وقت از جنگ خوشم نیامده است. نه این که ژست بگیرم و بگویم آدم صلح طلبی هستم که اتفاقا از آن منظر به شدت جنگ طلبم. اما از جنگ خوشم نیامده است چون اصلا فهمش نمی کنم. درکش نمی کنم. نه جنگ را نه دفاع را. جنگ طلب هستم از این حیث که به مشتاق به مصاف اندیشه های معاند بروم؛ اندیشه های مخالف. اصلا راستش را بخواهید صمیمی ترین دوستانم مخالفانم هستند. با شدیدترین لحن بحث می کنیم، شاید دعوا کنیم، شاید دلخور شویم، شاید قهر کنیم اما با اولین دعوت برای صرف نهار یا شام در منزل همه چیز فراموش می شود.
با این حال اما جنگ را فهم نکردم. این که چرا باید اسلحه دست بگیرم و یک نفر را از زندگی ساقط کنیم. برای همین است که اعدام را هم درک نمی کنم. حبس ابد را می فهمم اما اعدام را نه. حالا بر فرض که یک نفر اسلحه بردارد و سراغ من بیاید، سر بر می گردانم و مسیرم را تغییر می دهم. اگر دنبالم کند، سرعتم را افزایش می دهم اصلا فرار می کنم هر چند در ظاهر امر ترسو به نظرم برسم. ترسو به نظر رسیدن بهتر از قاتل بودن است.
جنگ را فهم نمی کنم اما اگر بنویسم جنگ ایران و عراق خاص است نباید فکر کنید شعار می دهم. هرگز درباره آن پژوهش گسترده نکردم؛ علاقه ای هم نداشتم. بخش قابل توجهی از اطلاعاتم معطوف می شود به چند سفر در مناطق غربی و جنوب غربی کشور که بار اول برای تفریح بود و در نوبت های بعد به کنجکاوی بدل شد.
این بار هم از سر تفریح، در راستای یک پروژه تحقیقاتی و به سفارش اهل فن این کتاب را مطالعه کردم نزدیک به ۶۰۰ صفحه مصور را. تمام هم نویسنده روایت جنگ است نه قضاوت آن. روایت یک تجاوز است و دفاع. البته دفاع تبدیل می شود به حرص و طمع. دیپلماسی ضعیف هم در بزنگاه ها گریبان گیر می شود و باقی قضایا.
کتاب پوشیده است از تصاویر ناب و کمیاب؛ از جداول و نمودارها و از همه مهمتر ارجاعاتی که قریب ۳۰ یا شاید هم ۴۰ صفحه از پایان کتاب در بر دارد. بعید می دانم منبعی فارسی و غیرفارسی، نوشته یا نانوشته، موجود یا ناموجود باشد که نویسنده به آن دست نیافته یا از آن مطلع نباشد. هنوز هم جنگ را فهم نمی کنم؛ اما به نظرم جنگ ایران و عراق یک جنگ خاص است؛ یک جنگ استثنا؛ یک دفاع شگفت انگیز.
          
            کربلای ۴ در «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ»
سوم دی‌ماه یادآور یکی از دردناک‌ترین وقایع در طول جنگ تحمیلی است؛ عملیات کربلای ۴. بدون تردید تصویری که از این واقعه‌ی دردناک در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بسته قطار غواصان دست‌بسته‌ی ایرانی‌است، همان‌ها که بنا به تصمیم فرماندهان سپاه شبانه به اروند زدند تا از بوارین و ام‌الرصاص عراق سربرآورند، یعنی از پشت لشکرهای عراقی و با غافل‌گیر کردن آنان مقدمات فتح بصره را فراهم کنند. عملیات از پیش لو رفته بود و عراق آتش توپخانه‌اش را بر سر نیروهای ایرانی ریخت. نتیجه شد داغ‌های بی‌شماری که بر دل مادران این سرزمین ماند. محسن رضایی از فرماندهان ارشد این عملیات بعدها در برنامه‌ی «حال خورشید» شبکه‌ی ۳ گفت: «تا یک هفته قبل از عملیات بر اساس ارزیابی فرماندهان، غافل‌گیری در حدود ۸۰ درصد بود، اما از یک هفته به عملیات هرچه به شب عملیات نزدیک می‌شدیم این رقم کاهش می‌یافت تا حدی که شب عملیات به حدود ۵۰ درصد رسیده بود.» یعنی آن‌ها ۵۰ درصد احتمال می‌دادند که عراق غافل‌گیر شود، و ۵۰ درصد دیگر هم طبیعتا معنی‌اش این بود که عراقی‌ها از عملیات از پیش آگاهی یافته و مقابلش می‌ایستادند. رضایی در دی‌ماه ۱۳۹۷ به مناسبت سال‌گرد عملیات کربلای ۴ باز در توییتی در این باره نوشت که کربلای ۴ برای فریب دشمن بوده است؛ اظهار نظری که بیش‌تر از این‌که توجیه‌کننده باشد، عذری بود بدتر از گناه. حسین اردستانی، رئیس پیشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، در کتاب «تنبیه متجاوز» هم به آگاهی فرماندهان از لو رفتن عملیات در شروع آن اذعان کرده و نوشته است: «حدود ساعت ۲۲:۰۸ با خبرهای گوناگونی که رسید، فرماندهی پی برد که دشمن تک را کشف کرده ‌است. اما اوضاع به سختی قابل اداره و بازگشت به شرایط قبل از حمله بود؛ و از سوی دیگر، هنوز تا اندازه‌ای امیدواری وجود داشت. از این رو، در ساعت ۲۲:۳۰ سوم دی ماه ۱۳۶۵، رمز عملیات قرائت شد و یگان‌ها در تمام محورها عملیات را آغاز کردند.»
جعفر شیرعلی‌نیا، پژوهشگر برجسته‌ی جنگ ایران و عراق، در «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ» کربلای ۴ را این‌طور شرح داده است:
فرماندهان سپاه با تدارک نسبتا مناسب امکانات طرح عملیات سرنوشت‌ساز را به نام کربلای ۴ طراحی کردند. طراحی عملیات کربلای ۴ چندین ماه طول کشید. بر اساس طرح، قرار بود نیروها در دو محور شلمچه و ابوالخصیب (در اروندرود در جنوب خرمشهر) به سمت بصره پیش بروند. محور ابوالخصیب مهم‌تر بود. رزمنده‌های ایرانی وارد رودخانه می‌شدند و با تاکتیک ویژه‌ی عملیات عبور از طول اروند به جزایر بوارین و ام‌الرصاص می‌رسیدند و پشت سر لشکر هفتم و سوم عراق درمی‌آمدند و بعد با فشار از شلمچه و از پشت سر سازمان عراق را از هم می‌پاشیدند و به سمت بصره پیش‌روی می‌کردند. اگر عراق غافل‌گیر می‌شد کارش تمام بود.
عراقی‌ها از شکست والفجر ۸ حسابی درس گرفته بودند و از کنار هیچ نشانه‌ای بی‌تفاوت نمی‌گذشتند. آمریکایی‌ها هم حجم کمک‌های اطلاعاتی‌شان را بیش‌تر کرده بودند. سپاه ایران عملیات را روز سوم دی سال ۱۳۶۵ شروع کرد. قرار بود عراق غافل‌گیر شود که نشد و عملیات بعد از ۲۴ ساعت متوقف شد. نیروهای عراق با آمادگی بالا هوشیار، منتظر نیروهای ایران بودند. چند سال بعد وفیق‌ السامرایی رئیس اطلاعات ارتش عراق گفت ما قبل از شروع حمله از آن آگاه بودیم. اگر این آگاهی را نداشتیم،‌ قطعا بصره اشغال می‌شد و بغداد هم در معرض تهدید قرار می‌گرفت.
عملیات در محور ابوالخصیب کاملا شسکت خورد اما در محور شلمچه رزمندگان ایرانی موفق شدند خط را بشکنند. اما پیش‌روی‌آن‌ها در صورت موفقیت محور ابوالخصیب معنی پیدا می‌کرد و عملیات در این محور هم متوقف شد. شکست سنگینی برای ایرانی‌ها رقم خورد. آنتوی کردزمن در کتاب «درس‌هایی از جنگ مدرن» می‌نویسد: «در حقیقت عملیات کربلای ۴ به یکی از بدترین عملیات‌های طرح‌ریزی و انجام‌شده تبدیل شد که از زمان حملات بدفرجام بنی‌صدر در اوایل جنگ به این طرف سابقه نداشت. این عملیات بسیاری از مشخصه‌های حملات ناامیدانه و پرحجم توپخانه‌ی انگلستان، فرانسه و آلمان علیه مواضع دفاعی مستحکم یکدیگر در جنگ جهانی اول را تداعی می‌کرد. گذشت تقریبا یک روز و نیم از این عملیات نشان داد که ایرانی‌ها تا چه اندازه در حمله‌ی رو در رو به مواضع آماده‌ی عراقی‌ها متحمل خسارت شدند. عراقی‌ها نه‌تنها توانستند با آتش مستقیم سلاح و توپخانه‌ی نیروهای عمل‌کننده‌ی ایران را قتل‌عام کنند، که گروه گروه از واحدهای ایرانی مورد هجوم هواپیماها و بال‌گردهای مسلح قرار گرفته بودند و بسیاری از تجهیزات آبی خاکی که ایران به منطقه آورده بود، در طول این نبرد غرق شد. در نتیجه، نیروهای ایران به آن سوی شط‌العرب رانده شدند.» صص ۳۸۲ و ۳۸۳
          
«ایرانی ها
            «ایرانی ها از جنگ نترسیدند و این بزرگ‌ترین دردسر صدام بود.»

📌دایرةالمعارف ها اساساً بهترین انتخاب برای آشنایی و شناخت کلی یک مضمون هستند. دایرةالمعارف مصور اگر باشند که نور علی نور است؛ بخصوص برای دو گروه: ۱-کسانی که کتابخوان حرفه‌ای نیستند و به متن خالص عادت نکرده‌اند و ۲-کسانی که عاشق تصویر هستند. 
خوشبختانه این کتاب انتظار هر دو گروه را برآورده می‌کند.

🔹از نظر اطلاعاتی که کتاب در اختیار مخاطب می‌گذارد واقعاً رقیبی در بازار کتاب ایران برایش نمی‌شناسم. ترکیب تصویر و متن تأثیری دو چندان دارد. 
آقای شیرعلی‌نیا(نویسنده) با استفاده از ۱۹۲ کتاب به عنوان مأخذ و ۴۳ مقاله یا نشریه و همچنین به همین تعداد مصاحبه های اختصاصی، کتاب را مبدل به منبعی قابل استناد کرده است.آقای شیرعلی‌نیا به عنوان طرفدار آقای رفسنجانی گاه به گاه این تمایل شخصی را در متن پیاده کرده است؛ تا جایی که پس از پایان کتاب مخاطب احساس می‌کند هر چه کار مثبت در طول جنگ و بعد در ایجاد صلح انجام شده است آقای رفسنجانی کرده و بقیه عمدتاً در سایه او قرار گرفته‌اند.

▪️برای کسانی که دنبال جزئیات عملیات ها یا شخصیت فرمانده های جنگ هستند این کتاب انتخاب مناسبی نیست. اصولاً دائرة‌المعارف ها خیلی در جزئیات کارا نیستند. دوربین این کتاب ها(به طور خاص کتاب مورد بحث) بالاتر از شخصیت ها قرار می‌گیرد و برخلاف کتاب های خاطره و روایت محور، دیدی ماکروسکوپی دارند.

🔸اطلاعات و آمار کتاب از ادوات نظامی، تعداد شهدا و کشته‌شدگان، تعداد افراد اعزامی از هر شهر و همچنین چهل صفحه انتهایی کتاب که توضیح کامل و مصور ابزار و ادوات نظامی استفاده شده در طول جنگ را در بر دارد، بسیار جذاب و کاربردی هستند.
مکمل این کتاب برای درک دقیق تر جنگ، کتاب هایی با دید محدودتر و عمدتاً خاطره محور هستند. کتاب هایی نظیر: سلام بر ابراهیم، پایی که جا ماند، دا و...

🇮🇷 مظلومیت مردم ایران در جنگ تحمیلی عجیب است؛ حال انسان را دگرگون می‌کند. حیرت‌آور است این همه مظلومیت و این همه اقتدار. آدم نمی‌تواند بخواند و بغض گلویش را نبندد. روایت سقوط خرمشهر، کربلای ۴، خیبر و... اشک ایرانی را بر گونه‌اش روان می‌کند تا یادآور اشک های مادران در گوشه گوشه‌ی این کشور باشد که سیل شدند بر سر خصم.

🥀به یاد کسانی که خونشان ضامن بقای ما شد...