یادداشت فهیمه نظری

                کربلای ۴ در «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ»
سوم دی‌ماه یادآور یکی از دردناک‌ترین وقایع در طول جنگ تحمیلی است؛ عملیات کربلای ۴. بدون تردید تصویری که از این واقعه‌ی دردناک در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بسته قطار غواصان دست‌بسته‌ی ایرانی‌است، همان‌ها که بنا به تصمیم فرماندهان سپاه شبانه به اروند زدند تا از بوارین و ام‌الرصاص عراق سربرآورند، یعنی از پشت لشکرهای عراقی و با غافل‌گیر کردن آنان مقدمات فتح بصره را فراهم کنند. عملیات از پیش لو رفته بود و عراق آتش توپخانه‌اش را بر سر نیروهای ایرانی ریخت. نتیجه شد داغ‌های بی‌شماری که بر دل مادران این سرزمین ماند. محسن رضایی از فرماندهان ارشد این عملیات بعدها در برنامه‌ی «حال خورشید» شبکه‌ی ۳ گفت: «تا یک هفته قبل از عملیات بر اساس ارزیابی فرماندهان، غافل‌گیری در حدود ۸۰ درصد بود، اما از یک هفته به عملیات هرچه به شب عملیات نزدیک می‌شدیم این رقم کاهش می‌یافت تا حدی که شب عملیات به حدود ۵۰ درصد رسیده بود.» یعنی آن‌ها ۵۰ درصد احتمال می‌دادند که عراق غافل‌گیر شود، و ۵۰ درصد دیگر هم طبیعتا معنی‌اش این بود که عراقی‌ها از عملیات از پیش آگاهی یافته و مقابلش می‌ایستادند. رضایی در دی‌ماه ۱۳۹۷ به مناسبت سال‌گرد عملیات کربلای ۴ باز در توییتی در این باره نوشت که کربلای ۴ برای فریب دشمن بوده است؛ اظهار نظری که بیش‌تر از این‌که توجیه‌کننده باشد، عذری بود بدتر از گناه. حسین اردستانی، رئیس پیشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، در کتاب «تنبیه متجاوز» هم به آگاهی فرماندهان از لو رفتن عملیات در شروع آن اذعان کرده و نوشته است: «حدود ساعت ۲۲:۰۸ با خبرهای گوناگونی که رسید، فرماندهی پی برد که دشمن تک را کشف کرده ‌است. اما اوضاع به سختی قابل اداره و بازگشت به شرایط قبل از حمله بود؛ و از سوی دیگر، هنوز تا اندازه‌ای امیدواری وجود داشت. از این رو، در ساعت ۲۲:۳۰ سوم دی ماه ۱۳۶۵، رمز عملیات قرائت شد و یگان‌ها در تمام محورها عملیات را آغاز کردند.»
جعفر شیرعلی‌نیا، پژوهشگر برجسته‌ی جنگ ایران و عراق، در «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ» کربلای ۴ را این‌طور شرح داده است:
فرماندهان سپاه با تدارک نسبتا مناسب امکانات طرح عملیات سرنوشت‌ساز را به نام کربلای ۴ طراحی کردند. طراحی عملیات کربلای ۴ چندین ماه طول کشید. بر اساس طرح، قرار بود نیروها در دو محور شلمچه و ابوالخصیب (در اروندرود در جنوب خرمشهر) به سمت بصره پیش بروند. محور ابوالخصیب مهم‌تر بود. رزمنده‌های ایرانی وارد رودخانه می‌شدند و با تاکتیک ویژه‌ی عملیات عبور از طول اروند به جزایر بوارین و ام‌الرصاص می‌رسیدند و پشت سر لشکر هفتم و سوم عراق درمی‌آمدند و بعد با فشار از شلمچه و از پشت سر سازمان عراق را از هم می‌پاشیدند و به سمت بصره پیش‌روی می‌کردند. اگر عراق غافل‌گیر می‌شد کارش تمام بود.
عراقی‌ها از شکست والفجر ۸ حسابی درس گرفته بودند و از کنار هیچ نشانه‌ای بی‌تفاوت نمی‌گذشتند. آمریکایی‌ها هم حجم کمک‌های اطلاعاتی‌شان را بیش‌تر کرده بودند. سپاه ایران عملیات را روز سوم دی سال ۱۳۶۵ شروع کرد. قرار بود عراق غافل‌گیر شود که نشد و عملیات بعد از ۲۴ ساعت متوقف شد. نیروهای عراق با آمادگی بالا هوشیار، منتظر نیروهای ایران بودند. چند سال بعد وفیق‌ السامرایی رئیس اطلاعات ارتش عراق گفت ما قبل از شروع حمله از آن آگاه بودیم. اگر این آگاهی را نداشتیم،‌ قطعا بصره اشغال می‌شد و بغداد هم در معرض تهدید قرار می‌گرفت.
عملیات در محور ابوالخصیب کاملا شسکت خورد اما در محور شلمچه رزمندگان ایرانی موفق شدند خط را بشکنند. اما پیش‌روی‌آن‌ها در صورت موفقیت محور ابوالخصیب معنی پیدا می‌کرد و عملیات در این محور هم متوقف شد. شکست سنگینی برای ایرانی‌ها رقم خورد. آنتوی کردزمن در کتاب «درس‌هایی از جنگ مدرن» می‌نویسد: «در حقیقت عملیات کربلای ۴ به یکی از بدترین عملیات‌های طرح‌ریزی و انجام‌شده تبدیل شد که از زمان حملات بدفرجام بنی‌صدر در اوایل جنگ به این طرف سابقه نداشت. این عملیات بسیاری از مشخصه‌های حملات ناامیدانه و پرحجم توپخانه‌ی انگلستان، فرانسه و آلمان علیه مواضع دفاعی مستحکم یکدیگر در جنگ جهانی اول را تداعی می‌کرد. گذشت تقریبا یک روز و نیم از این عملیات نشان داد که ایرانی‌ها تا چه اندازه در حمله‌ی رو در رو به مواضع آماده‌ی عراقی‌ها متحمل خسارت شدند. عراقی‌ها نه‌تنها توانستند با آتش مستقیم سلاح و توپخانه‌ی نیروهای عمل‌کننده‌ی ایران را قتل‌عام کنند، که گروه گروه از واحدهای ایرانی مورد هجوم هواپیماها و بال‌گردهای مسلح قرار گرفته بودند و بسیاری از تجهیزات آبی خاکی که ایران به منطقه آورده بود، در طول این نبرد غرق شد. در نتیجه، نیروهای ایران به آن سوی شط‌العرب رانده شدند.» صص ۳۸۲ و ۳۸۳
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.