قلعه سفید

عمومیداستانروس

قلعه سفید

اورهان پاموک و 1 نفر دیگر

2.8

4 نفر |

1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

خوانده‌ام

خواهم خواند

خرید از کتابفروشی‌ها

ناشر

ققنوس

شابک

9643111652

تعداد صفحات

236

تاریخ انتشار

1398/4/24

نسخه‌های دیگر

نشر حکیم نظامی گنجه ای

نشر مرغ آمین

نشر یوبان

نشر نباتی

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        بسیاری از افراد، بر این باورند که زندگی هیچ کسی از پیش تعیین شده نیست و اینکه در اصل، همه سرگذشت ها زنجیره ای از حوادث هستند و حتی آنهایی که تصور می کنند در برهه ای از زندگی شان به گذشته برمی گردند و آن اتفاقاتی را که به طور تصادفی یک بار برایشان افتاده به خاطر می آورند و ناگزیر در می یابند که بسیاری از آن حوادث، امر اجتناب ناپذیری بوده است. حالا من به آن لحظه رسیده ام...
(از متن کتاب)

ادبیات ترکیه بهترین کتاب های داستانی بر پایه ی سبک رئالیسم جادویی ادبیات معاصر ادبیات داستانی داستان ماجرایی دهه 1980 میلادی ادبیات رئالیسم جادویی داستان تاریخی جایزه نوبل ادبیات

لیست‌های مرتبط به قلعه سفید

.....

1403/1/7

کتاب های حال خوب کن

12 کتاب

خواندن کتاب‌های غیر داستانی حال خوب کن برای زمانی خوب است که به دنبال مسیر تازه‌ای در زندگی می‌گردیم. مسیری که بتواند ما را به سمت داشتن زندگی بهتر هدایت کند؛ حال اگر با آموزش تندخوانی هم آشنا باشیم که بهتر! از زندگینامه تا کتاب‌های خودیاری، همگی می‌توانند حال ما را به مرور بهتر کنند. البته این موضوع به انتخاب کتاب خوب هم بستگی دارد. کتاب‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند چنین خاصیتی دارند.

یادداشت‌ها

ماهنامه‌ی شهر کتاب

1401/1/14

          رمان قلعه‌ی سفید نوشته‌ی اورهان پاموک بعد از پانزده سال که چاپش ممنوع بود ظاهراً بدون هیچ‌گونه سانسوری در سال ۱۳۹۴ تجدید چاپ شد. این کتاب را ارسلان فصیحی ترجمه کرده و نشر ققنوس آن را منتشر کرده. قلعه‌ی سفید  یکی از کارهایی بود که پاموک با آن در غرب مشهور شد.


ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی ششم، سال ۱۳۹۴.
__________________________________________________


در قرن هفدهم، راهزنانِ تُرک جوانی ونیزی را اسیر می‌کنند و به استانبول می‌آورند. او که مدعی است از نجوم، فیزیک و نقاشی سرشته دارد، برده‌ی استادی ترک می‌شود. این دو، ارباب و برده، به قصد شناختن، فهمیدن و فهماندن همدیگر، در خانه‌ای تاریک و خالی، در دو سوی میز در مقابل هم به گفت‌وگو می‌نشینند. 


ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی هشتم، سال ۱۳۹5.