چرخش کلید: رمان

چرخش کلید: رمان

چرخش کلید: رمان

روت ویر و 1 نفر دیگر
3.6
13 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

30

خواهم خواند

16

وقتی روان کِین اتفاقی آگهی را می بیند، دارد به دنبال چیزی متفاوت می گردد. اما آن آگهی فرصتی است که حیف است از دست برود؛ آگهی استخدامِ پرستار ساکن در خانه برای نگهداری از چند کودک، با دستمزدی سخاوتمندانه. وقتی به عمارت هیثربرا می رسد، مبهوت می شود، مبهوت آن خانه «هوشمند» لوکس با تمام امکانات امروزی اش، مبهوت مناظر چشم نواز ارتفاعات اسکاتلند و مبهوت آن خانواده بی نقص. آنچه نمی داند این است که دارد قدم به درون کابوس می گذارد. او درگیر ماجرای یک قتل می شود و کارش به زندان می کشد. با آنکه اشتباهاتی داشته و دروغ هایی هم گفته، قضیه پیچیده تر از آن است که در ظاهر به نظر می رسد... پنجمین و تازه ترین رمان روث ور مانند آثار پیشینش رمانی ست خلاقانه و پرتعلیق. رمانی که به گفته لایبرری ژورنال «تعلیق خالص است؛ از اولین صفحه که گیرتان می اندازد، تا آخرین چرخش بهت آور داستان.»«روث ور» مانند همیشه پایان بندی کتاب را ماهرانه و کنجکاوی برانگیز نوشته و به این ترتیب خوانندگان را با پرسشی نهایی و درگیرکننده باقی می گذارد، پرسشی که تا مدت ها رهایشان نمی کند. «چرخش کلید»، با رعب و وحشت مجذوب کننده اش، به قلم و سبک مخصوص روث ور، داستان معمایی دیگری از آگاتا کریستیِ زمانه ماست که نمی توانید زمین بگذاریدش.

لیست‌های مرتبط به چرخش کلید: رمان

یادداشت‌های مرتبط به چرخش کلید: رمان

Taha. b

1403/01/06

            🔶 پوستهٔ خالیِ هیجان و دلهرهٔ به وجود آمده برای مخاطب 

- پس از یک به یک دومین کتابی بود که از روث ور می خوندم، چیزی که از این نویسنده تا اینجا در دو کتاب برای من مشهوده ایده های بسیار خلاقانه ست 
در یک به یک فضای اسکی و خیلی بیشتر اپ اسنوپ ( که شخصیت های داستان این اپ رو ایجاد کرده بودن) بسیار خلاقانه بود و با اولین جنایت و پایان بندی مناسب، امیدم رو برای کتاب های دیگه اش افزایش داد 
اما در این کتاب هم خونهٔ پر از تکنولوژی و ایدهٔ کلی داستان هم  بسی خلاقانه است 

🔵 بخش آغازین کتاب خیلی خوبه، شروع سر ضرب و به موقع ، ما در همون نگاه اول متوجه موضوع می شیم که باید در ادامه چی چیزی رو دنبال کنیم 
- کتاب اضافات زیادی داره ولی باعث کند شدن روند داستان نمیشه و هر طور که شده برای مخاطب تعلیق بالایی ایجاد می کنه ولی در پایان آیا معمای اتفاقاتی که باعث تعلیق شده اند به طور کامل باز میشه؟ نویسنده در این کار ناکام می مونه

-  دقیقا در لحظه ای که نویسنده قراره از داخل آستینش برگ آس خودش رو روکنه، روایت طوری قرار میگیره که این پیچش داستانی برای مخاطب کار نمی کنه 
🔺در مورد پایان هم شاید غیر منتظره باشه اما خود نویسنده در فصل قبل از پایان نام قاتل رو برای ما افشا می کنه و اینجاست که خود نویسنده دست خودش رو به مخاطب رو می کنه و جلوی گرد شدن چشم هارو می گیره 
فکر کن پیچش های داستانی خوبی در چنته داشته باشی ولی خودت اون هارو زودتر از موعد برای مخاطب رو کنی 

- روث ور هم یه چیزی درمورد پایان در اوج شنیده و روی همین کتاب پیاده کرده، کلی قسمت مبهم توی ذهن من هست که هیچ جوابی بهش داده نشد فقط در پایان یک سری کلیات درمورد اتفاقات به وجود اومده داخل داستان بیان کرد 
اینجاست که میشه گمان کرد روث ور خودش هم جوابی برای یک سری از معما های داخل کتاب نداره و فقط اون هارو برای اینکه مخاطب رو تا پایان سرپا نگه داره ایجاد کرده