بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هویت های مرگبار

هویت های مرگبار

هویت های مرگبار

امین معلوف و 1 نفر دیگر
3.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

4

هویت جمعی ، مانند هویت فردی ، از تعلقات بی شماری چون زبان ، نژاد، قومیت ، ملیت ، مذهب ، رنگ پوست و... تشکیل می شود. هر یک از این تعلقات تا وقتی مورد اهانت و آزار یا دستاویز قدرت طلبی و انتقامجویی قرار نگرفته اند، خود بی آزارند. اما به محض کم ترین آسیب سر بلند می کنند، حالت دفاعی و سپس تهاجمی می گیرند و به حق یا ناحق دستمایة آزار و آشوب می شوند. به راستی نیاز به تعلق جمعی به ویژه به شکل فرهنگی (ملی ، مذهبی ، زبانی و غیره ) چه معنایی دارد؟ چرا این میل فی نفسه مشروع غالباً به هراس از دیگری و نفی او می انجامد؟ آیا جامعه های امروزی به بهانة این که تمام انسان ها زبان یگانه ، مذهب واحد یا رنگ همسان ندارند، محکوم به خشونتند؟ امین معلوف در تجربیات شخصی خود و نیز در تاریخ ، مطبوعات و فلسفه به کنکاش و کاوش می پردازد تا پاسخی برای مفهوم حیاتی هویت پیدا کند. او نشان می دهد هویت پدیده ای ثابت نیست و ساختار آن می تواند تغییر یابد. او توهمات و دام های موجود در هویت را می نکوهد و ما را به انسان دوستی باز و بی کرانه ای فرا می خواند که هم از یکسان سازی تمام انسان های روی زمین ــ در پشت شعار جهانی شدن ــ دوری جوییم و هم از پناه بردن به روحیة بسته و منزوی «ایلیاتی »

یادداشت‌های مرتبط به هویت های مرگبار

            «هویت» موضوعیه که اخیرا ذهنم رو مشغول کرده و این کتاب برام حرفای خوبی داشت. شاید امین معلوف به عنوان کسی که همیشه تو اقلیت زندگی کرده (اون در یک خانواده عرب‌زبان و مسیحی در لبنان بزرگ شده و بعدا هم به فرانسه مهاجرت کرده) فرد مناسبی باشه که به ما بگه هویت و تعلقات فردی (زبانی، مذهبی، ملی و...) به همون اندازه که مهم هستن و نباید نادیده گرفته بشن، می‌تونن خطرناک هم باشن. چون آدم‌ها در صورت در اقلیت قرار گرفتن و انکار شدن هویت‌شون، ممکنه دست به هر کاری برای اثبات خودشون بزنن. و این موضوع مرز باریک و خطرناکی ایجاد می‌کنه؛ باید به تعلقات هویتی و فرهنگ هر گروهی ارزش داد اما از طرفی نباید این حق رو به کسی بدیم که به خاطر انکار شدنش به خشونت متوسل بشه (چیزی که تو دنیای امروز و دور و بر خودمون هم زیاد می‌بینیم متاسفانه).

معلوف تلاش می‌کنه یه تعادلی اینجا پیدا کنه که تو دنیایی که در حال جهانی‌شدن و شبیه‌شدنه (و این الزاما بد نیست)، چطور باید تعلقات فرهنگی ملت‌ها به‌خصوص اقلیت‌ها هم حفظ بشه. ضمنا با مثال‌های فراوانی که از وقایع کشورهای متفاوت و درگیری‌های مختلف در تاریخ می‌زنه، نشون می‌ده این جنگ بر سر هویت مختص یک زمان، جغرافیا یا مذهب خاص نبوده و نیست.

معلوف کتابش رو با آرزوی جالبی تموم می‌کنه؛ اینکه در آینده نوه‌ش کتابش رو ببینه و با خودش فکر کنه زمان پدربزرگم نیاز به گفتن چه چیزهایی بوده! -منم امیدوارم اینطور بشه :)