عاشقانه‌ای از جنسی که دوست نداشتم شکل بگیره و پایانی که باید اتفاق می‌افتاد و تلخ(برای خداداد)
        

          جدال بین انواع احساساتی که ممکن هست برای مردان یا زنانی پیش بیاید که فرزندی را به سرپرستی می‌گیرند، به راستی پایدار ماندن به تعهدات پدری و مادری چه مقدار دشوار می‌تواند باشد...


        

          صادق هدایت در این داستان کوتاه از آدمی حرف میزند و افکارش، از تضاد ها صحبت می‌کند و از عشقی ناپاک، از  پیر گوشه نشینی می‌گوید که به یک دختر بچه  دلبسته است و...
و در پایان از ناگفته ها می‌گوید از چیزهایی که ‌بوده و هست اما کسی راجع به آن حرف نمی‌زند.