سرطان جن

سرطان جن

سرطان جن

3.7
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

6

جان داستان هر مملکتی از روایت های زبانی آغاز می شود و مملکتی که روایت های زبانی اش، در هر عصری به فراخور همان عصر مکتوب نشده باشد، ادبیات داستانی اش جان ندارد. هنوز هم اگر پدربزرگی، مادربزرگی، عزیز سالخورده ای برای نوه هایش، کوچک ترهایش از آل بگوید، از جن بگوید این کوچک ترها پلک نمی زنند، گوش می سپارند به فانتزی سیاهی جذاب تر از ” هری پاتر“ ها و ” ارباب حلقه ها“ و... حالا که دیگر بزرگ ترها داستان نمی گویند و اگر بگویند کوچک تر حوصله ی شنیدن ندارد تکلیف چه می شود؟ نه این که اولین نویسنده ای باشم که به فکر نوشتن داستان از این دست مایه های وحشت ادبیات داستانی ایرانی افتاده باشم، نه. به فکر تغییر مختصات شان افتادم تا همه جا یک شکل نباشند که نشوند دروغی که آن قدر یک شکل گفته شد که همه باورش کردند. من میراث دار بودم و میراث ام روایت های زبانی گذشتگان... (رامبد خانلری)

یادداشت‌های مرتبط به سرطان جن

            سرطان جن رامبد خانلری مجموعه داستانی جذاب در ژانر وحشت است و همان طور که می‌توان از اسمش حدس زد عمدتا درباره اجنه و موجودات این‌چنینی و فضاهای مرتبط با آن‌ها نوشته شده است.

یک نقطه قوت اساسی این کتاب در مقایسه با دیگر داستان‌هایی که در این ژانر از نویسندگان ایرانی خوانده‌ایم و می خوانیم، توجه نویسنده به پلات و معما و تعلیق و کشمکش و جذابیت‌های داستانی از این دست به ویژه در داستان‌های اول است. اغلب نویسندگان این ژانر در کشورمان به صرف این که درباره موجودی همچون جن و عفریت و دوالپا صحبت می‌کنند جذابیت‌های این موجودات را برای داستان کافی می‌دانند و نهایتا به فضاسازی هم توجهی نشان می‌دهند اما در واقع از داستان و ماجرا و پیچیدگی‌های روایی/معمایی خبری نیست. با این حال در داستان‌های اول این مجموعه مثلا داستان دائم آباد خود ماجرا، داستان، روایت، و پیرنگ آن معمایی، پرکشش و جذاب است و جن بودن بخشی از شخصیت‌ها حتی به فرع داستان بدل شده است. البته این توانمندی در پیرنگ داستان متاسفانه در همه داستان‌ها جاری نیست اما به هر حال تمام داستان‌ها واقعا از «داستان» برخوردارند.

نکته جذاب دیگر، فضاپردازی خوب با کلمات است. در ایران اغلب ژانر وحشت مختص کودکان شمرده شده و حتی گاه فضای وحشت به تمسخر گرفته شده و بنابراین درآوردن این فضا برای مخاطب بزرگسال کار ساده‌ای نیست و دشواری های خاص خود را دارد و باز انصافا رامبد خانلری در اغلب داستان‌ها به خوبی از پس این کار برآمده است و برخی فضاسازی‌ها به نظرم به‌یادماندنی است.

نکته بعدی زبان داستا‌ن‌ها و اشخاص آن‌هاست که هر راوی زبان خاص خود و گاه حتی هر شخصیت زبان خاص خود را دارد که این هم از مزایای نویسنده در مقایسه با دیگر نویسندگان این ژانر است که اغلب به شخصیت‌پردازی چندان توجهی ندارند و داستان را شخصیت‌هایی تخت پیش می‌برند. 

همه این‌ها از خواندن سرطان جن تجربه‌ای متفاوت در ادبیات داستانی امروزمان ساخته است و حتما چنین نویسنده‌ای در آثار بعدی توانمندتر هم شده و می‌توان چشم امید به درخشش این ژانر را در آثار بعدی او نیز داشت.