بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فلسفه اگزیستانسیالیسم

فلسفه اگزیستانسیالیسم

فلسفه اگزیستانسیالیسم

گابریل مارسل و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

6

گابریل مارسل فیلسوف،نمایشنامه نویس و نقاد فرانسوی به سال 1889 در پاریس دیده به جهان گشود پدر او،که فردی بسیار فرهیخته بود،سمت های اداری مهمی را در کتابخانه ملی و موزه ملی بر عهده داشت.هنگامی که مارسل چهار ساله بود،مادرش از دنیا رفت او که در خانواده ای بزرگ شده بود که بر آن لاادری گری فرهیخته پدرش و مذهب پروتستان آزاد اندیشانه و اخلاق گرایانه خاله اش حاکم بود و در ننظام آموزشی ای پرورش یافته بودکه فقط با دستاوردهای فکری سر و کار داشت،بعدها در شکلی تعدیل یافته از ایده آلیسم پناه جست.

لیست‌های مرتبط به فلسفه اگزیستانسیالیسم

پیش رویجامعه های ماقبل صنعتی: کالبدشکافی جهان پیشامدرنبرج سکوت

سیاهه‌ی دوصد

100 کتاب

15 سال پیش «سیاهه‌ی صدتایی رمان» را نوشتم. در این فاصله‌ی پانزده ساله بیش از هزار کتاب جدی خوانده‌ام که 920 تا را شماره زده‌ام و یادداشتی ولو کوتاه نوشته‌ام درباره‌شان. بارها از من خواسته‌اند که افزونه‌ای بزنم بر سیاهه‌ی صدتایی و مثلاً سیاهه‌ی دوم را بنویسم و من همیشه بهانه آورده‌ام که هر که صد رمان بخواند، خود در رمان قریب‌الاجتهاد است و ادامه را به سلیقه‌ی تربیت‌یافته‌ی خودش انتخاب خواهد کرد. فرار از مصاحبه با همشهری جوان و پیگیری‌های مداوم خانم حورا نژادصداقت باعث شد تا قبول کنم سیاهه‌ی جدیدی بنویسم. اما این سیاهه، سیاهه‌ی دوم نیست. حتا سیاهه‌ی رمان هم نیست. در حقیقت انتخابی‌ست از به‌ترین کتاب‌هایی که در این پانزده سال خوانده‌ام. می‌خواستم به ترتیب اهمیت باشند که این ترتیب هم رعایت نشد. بیش از بیست ساعت کار مفید و پنجاه ساعت کار غیرمفید به انتخاب آثار گذراندم و حاصل‌ش شد همین «سیاهه‌ی دو صد». اما توضیحی مهم راجع به «سیاهه‌ی دو صد». تنها به رمان نپرداخته‌ام، اما به یقین می‌گویم که هیچ عنوانی هرگز از مفهوم ادبیات تهی نیست در این سیاهه. اگر دقیق‌تر بنگریم و رمان را ادبیات تعلیق بدانیم، می‌توان گفت که آن‌چه در این سیاهه آمده است حتا در سرزمین‌های دوردست از مرزهای کشور رمان، تنه می‌زند به رمان. یعنی کتاب تاریخی و مقاله‌ی بلند و حتا متن‌نامه‌های مذهبی در این سیاهه تعلیق دارند و از منظر ادبیات به آن نگاه شده است. اصح و ادق این که رمان‌نویس ام‌روز نیاز به متونی دارد که پیکره‌ی داستان را نشان بگیرد؛ پیکره‌ای که دیگر نه شخصیت است و نه فضا و نه حتا درام؛ پیکره‌ای که ذات مفهومی رمان است... همه‌ی عناوین انتخاب شده با این پیکره هم‌راستاست. «سیاهه‌ی دوصد» سیاهه‌ای است از جنس ادبیات برای رمان‌نویس... ثلث‌ش حتما سلیقه‌ی من نگارنده است اما یحتمل دوسوم‌ش مشترک است در بسیاری نگاه‌ها... خوش‌حالی دیگری دارم که نمی‌توانم پنهان‌ش کنم. پانزده سال پیش وقتی سیاهه‌ی صدتایی رمان را می‌نوشتم، دربه‌در می‌گشتم دنبال مولف فارسی‌زبان و رمان فارسی و داستان ایرانی... کم از ده درصد، رمان و داستان داخلی یافتم... تازه آن هم با اغماض... و حالا نویسنده‌گان نیمی از آثار «سیاهه‌ی دو صد» فارسی‌زبان‌ند... رضا امیرخانی، 15 اردیبهشت 1397

یادداشت‌های مرتبط به فلسفه اگزیستانسیالیسم

            اگزیستانسیالیسم یا مکتب اصالت وجود، یکی از پرطرفدارترین مکاتب فلسفی غرب است. نام مارسل بیشتر با اگزیستانسیالیسم خداباورانه پیوند خورده است اما او ترجیح می‌داد که تفکر خود را نو سقراطی بنامد. زیرا اصطلاح اگزیستانسیالیسمِ خداباورانه دارای ایهام‌هایی است و همچنین یادآور فلسفه سارتر می‌باشد که با فلسفه او مخالفت قاطعی دارد. گابریل مارسل دو نوع تفکر را از هم تشخیص می‌دهد تفکر اولیه و تفکر ثانویه.
در تفکر اولیه فاعل ذهن می‌باشد تفکر اولیه را تفکر انتزاعی تحلیلی عینی کلی و قابل تحقیق تعریف می‌کند. تفکرِ ثانوی عینی، فردی، تجربی و آزادانه است و با حضورها سر و کار دارد نه با اشیا. مارسل هستی را ازلی و ابدی می‌داند و می‌گوید تنها از طریق مشارکت در هستی است که می‌توان بر تنهایی ناامیدی و تراژدی غلبه کرد. بنابراین جستجوی هستی عین جستجوی رستگاری و نجات است. انکار هستی به این معناست که همه چیز باطل است و هیچ چیز ارزش ذاتی ندارد.
بعد از یک شناخت اجمالی از مارسل و آوردن یک زندگی‌نامۀ خودنوشت از او تقریباً با روحیات و تفکرات مارسل آشنا می‌شویم و بعد وارد بحث اصلی کتاب می‌شویم. شروع بحث با اصطلاح کارکرد است. به نظر مارسل خصوصیت ویژه عصر ما استفاده نابجا از مفهوم کارکرد می‌باشد. فرد تمایل دارد که هم برای خود و هم برای دیگران به صورت توده‌ای از کارکردها ظاهر شود. کارکردها به دو قسمت کارکردهای حیاتی و کارکردهای اجتماعی تقسیم می‌شوند. نویسنده بین این دو جایی هم برای کارکردهای روانشناختی باز می‌کند و ارتباط آن را با کارکردهای اجتماعی و حیاتی توضیح می‌دهد. مارسل در باب راز هستی‌شناختی اعتقاد دارد که رازی در مورد اتحاد جسم و روح وجود دارد، وحدت غیر قابل تقسیمی که همیشه با عبارات ناقصی بیان شده اند: من بدنی دارم، من از بدنم استفاده می‌کنم، من جسمم را حس می‌کنم و مانند آن ... . او تلاش دارد یک اساس را بیان کند به این معنا که حضور من برای خودم است.
در بخش اگزیستانس و آزادی بشر با مطالب زیادی حول طرح و نقد نظریه سارتر و البته مقداری مخالفت و نزاع با او روبرو می‌شویم.
در بخش آخر کتاب مارسل می‌گوید روزی نیست که از من پرسیده نشود اگزیستانسیالیسم چیست؟معمولاً یک بانوی اشرافی این اطلاعات را از من می‌خواهد ولی فردا ممکن است مستخدمه یا مأمورِ گرفتن بلیت مترو نیز این سوال را بپرسند. البته مارسل ابراز دارد که پاسخ‌هایش سر بالا هستند. زیرا پاسخ به این سوال بسیار مشکل است یا توضیح آن به وقت زیادی نیاز دارد. او برای ورود به تعریف این اصطلاح ابتدا برای مقدمه تفاوت بین شهادت‌دادن و مشاهده را بیان می‌کند.
در حقیقت کتاب نوعی دوگانگی ارائه می‌دهد که نشانگر دوجانبه مکتب اگزیستانسیالیسم می‌باشد. این دوگانگی از جهاتی مکمل هم هستند اما از جهاتی هم متضاد با یکدیگرند.