معرفی کتاب خودم باشم، عاشقت باشم!: راهنمای عملی برای روابطی بی نظیر اثر مارشال بی. روزنبرگ مترجم کامران رحیمیان

کتابعمومیخودیاریعشق و رابطه

خودم باشم، عاشقت باشم!: راهنمای عملی برای روابطی بی نظیر

مارشال بی. روزنبرگ و 2 نفر دیگر

4.2

2 نفر |

1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

خوانده‌ام

خواهم خواند

خرید از کتابفروشی‌ها

ناشر

کتاب آمه

شابک

9786005757835

تعداد صفحات

120

تاریخ انتشار

1393/2/27

نسخه‌های دیگر

نشر اختران

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        آدم‌‌ها می‌‌توانند شیوه‌‌ی تفکر و برقراری ارتباط خود را تغییر دهند. می‌‌توانند به مراتب محترمانه‌‌تر با خود رفتار کنند و می‌‌توانند بدون تنفر از خود از محدودیت‌‌هایشان درس بگیرند. ما چنین چیزی را به آدم‌‌ها آموزش می‌‌دهیم. ما فرایندی را نشان می‌دهیم که به آنها کمک می‌‌‌کند تا با نزدیک‌‌ترین افراد زندگی‌‌شان طوری مرتبط شوند که از صمیمیتِ عمیق‌‌ترشان لذت ببرند و با خشنودی به همدیگر نثار کنند، و کاری را از سر وظیفه، اجبار، گناه، شرم یا سایر چیزهایی که روابط صمیمانه را از بین می‌‌برد انجام ندهند. ما به آدم‌‌ها نشان می‌‌دهیم که چطور از همکاری و مشارکت با دیگران در محل کارشان لذت ببرند. ما به آنها نشان می‌‌دهیم چگونه ساختارهای سلطه‌‌گر و سلسله‌‌مراتبی را به محل کاری مبدل کنند که افرادش نظرگاهِ مشترکی برای چگونگی سهیم شدن در زندگی دارند. از این که می‌‌بینیم این تعداد از مردم دنیا چنین انرژی عظیمی برای تحقق این امر دارند بسیار مسروریم.

یادداشت‌ها

زهرا زرین‌فر

1401/11/6

          عشق انکار خود و انجام کاری برای دیگران نیست، بلکه عشق ابراز صادقانه‌ی هر احساس و نیازی است که داریم و دریافت همدلانه‌ی احساسات و نیازهای طرف دیگر. دریافت همدلانه به این معنی نیست که تو باید اطاعت کنی ـ صرفا دقیقا دریافت چیزی است که فرد دیگر به عنوان هدیه‌ی زندگی ابراز کرده. عشق ابراز صادقانه‌ی نیازهای خودمان است؛ این به معنی طرح درخواست آمرانه نیست، بلکه فقط، «من این هستم، این چیزی است که دوست دارم.»

در حال حاضر شمارش از دستم در رفته که این چندمین کتابی است که در حوزه‌ی ارتباط بدون خشونت می‌خونم و از لحاظ تئوری نسبت به کتاب اصلی حرف جدیدی ندارد ولی ازین لحاظ که این کتاب از روی یک جلسه پرسش و پاسخ در زمینه روابط عاطفی بوده مثال‌های خیلی خوب و عملی دارد.

مثلا: هنگام شنیدن انتقاد
وقتی طرفمان بیش از اندازه صحبت می‌کند
وقتی متوجه نمی‌شویم طرفمان واقعا چه می‌خواهد
وقتی طرفمان فکر می‌کند قصدمان مشاجره است و نمی‌خواهد حرف تلخ بشنود
وقتی عمدتا مردها با احساساتشان در تماس نیستند، یا عمدتا زن‌ها واضح خواستشان را بیان نمی‌کنند،(که البته هر دوی این‌ها ریشه‌های فرهنگی و تربیتی دارد و در مورد همه‌ی مردها و زن‌ها صادق نیست)
وقتی رابطه‌ی بلندمدت را از دست دادن هویتت می‌دانی
وقتی درخواست‌هایت آمرانه شنیده می‌شود و طرف فکر می‌کند استقلالش در خطر است
و...

زبان ارتباط بدون خشونت یک زبان قاطع است که احساسات و نیازهای هر دو طرف گفتگو بیان و شنیده می‌شود.