معرفی کتاب در آبادی اثر یوگنی ایوانویچ زامیاتین مترجم بابک شهاب

در آبادی

در آبادی

3.9
6 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

5

ناشر
خوب
شابک
9786227543902
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        یوگنی ایوانوویچ زامیاتین نگارش نخستین داستانش در آبادی را در سال ۱۹۱۱ هنگام گذراندن دوران تبعیدش در ناحیه‌ای دورافتاده در شمال روسیه آغاز کرد. داستان در ماه مه سال ۱۹۱۳ در مجله آموزه‌ها به چاپ رسید و بی‌درنگ فضای ادبی روسیه پیش از جنگ را زیروزبر کرد. ماکسیم گورکی، آلکسی رمیزف و باریس پیلنیاک این داستان را برجسته‌ترین اثر زامیاتین نامیده‌اند. باریس ایخنباوم، یکی از تیزبین‌ترین منتقدان خواننده داستان در آبادی، درباره داستان چنین می‌گوید: «از اینکه در آبادی نخستین آفریده نویسنده است سرورمان دو چندان می‌شود زیرا داستان که نمود بارز قریحه سرشار اوست گواه از آینده‌ای پربار برایش می‌دهد... در اینجا قصه خود راوی است و ماندابی که «آبادی» نام دارد خود با شما سخن می‌گوید... بسیاری از جلوه‌های زامیاتین ساخته خود اوست و از کسی اقتباس نشده... دانش هنری زامیاتین به او امکان می‌دهد موضوعی ناچیز را به کاری شایان توجه بدل کند.»
      

یادداشت‌ها

هانیه

هانیه

1403/6/25

          آنفیم باریبا، راوی نوجوان و سرکش داستان، بخاطر قبول نشدن در امتحانات از خانه فرار می‌کند. او که بخاطر سن کم و شرایط نابسامان جامعه روسیه در آن دوران، نه پولی در بساط دارد و نه هدفی که به دنبالش برود، در جستجوی نشانی از انسان و زندگی انسانی به هر ریسمانی چنگ می‌زند. دزدى می‌کند، با بیوه‌ها رابطه عاشقانه برقرار می‌کند، شرافت، صداقت و وجدانش را زیر پا می‌گذارد تا در نهایت با خیانت به یک دوست، شغل یک افسر پلیس را به دست می‌آورد و اینگونه در باتلاق حرص و طمع فرو می‌رود. زامیاتین 
در داستان "درآبادی" به زبان طنزی تلخ، سرگذشت مردمی که در روسیه اوایل قرن بیستم، زندگی پرمشقتی را می‌گذرانند، به تصویر می‌کشد و مراحل افول انسانیت در جامعه‌ای آفت‌زده و عقب مانده را نشان می‌دهد. این داستان در ماه مه سال ١٩١٣ با نام A Tale Provincial در مجله "آموزه‌ها" به چاپ رسید، اثری که بی‌درنگ فضای ادبی روسیه را زیرورو کرد.
زامیاتین درباره خود می‌گوید:"اگر جایگاهی در ادبیات روسیه دارم، آن را عملا مدیون اداره پلیس مخفی سن‌پترزبورگ هستم. در سال ١٩١١ آنها مرا از پترزبورگ ‌تبعید کردند و به مدت دوسال در لختا زندگی بسیار منزوی‌ای داشتم. آنجا بود که در سکوت سفید زمستانی و سکوت سبز تابستان، درآبادی را نوشتم."
        

0