کتاب مصور حاضر، ما را با اندیشه ای ژرف همراه می کند و حسی پایدار در ما می رویاند، داستانی زیبا و شاعرانه درباره زندگی و راه ها و کارهای ما در آن است. در کتاب می خوانیم: «سنگ تراش در برابر سنگ ایستاده بود، و تصمیم می گرفت از کجا آغاز کند و چون سرانجام، نقطه مناسب را برگزید، قلم را با چکش بر آن نقطه راند. کار طولانی بود، و آهسته و دشوار. دست های سنگ تراش قوی زبر بودند، مانند سنگی که می تراشیدند. سنگ تراش همان طور که سرگرم کار بود با خود اندیشید: این سنگ به اندازه زمین، قدمت دارد و تا مدتی دراز پس از رفتن من اینجا خواهد بود».