دختر تبریز: خاطرات صدیقه صارمی رزمندهدختر تبریز: خاطرات صدیقه صارمی رزمندههدا مهدیزادمردانقم و 1 نفر دیگر3.38 نفر |4 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن1خواندهام17خواهم خواند12توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب دختر تبریز: خاطرات صدیقه صارمی رزمنده، نویسنده هدا مهدیزادمردانقم.لیستهای مرتبط به دختر تبریز: خاطرات صدیقه صارمی رزمندهکتاب خوببچههای ما13 کتابتربیت انسان از طریق راههای مختلفی مانند معاشرت با مربیان، والدین و... صورت میگیرد. نقش مربیان و والدین در کنار سایرین مانند گروه دوستان، رسانههای جمعی، کتاب و... نقش کماهمیتی نیست و باید به آن توجه نمود. کتاب یکی از راههایی اسن که میتوان در تبیین و توضیح این نقش به انسان کمک کند. در بسته مطالعاتی حاضر محموعهای از بهترین و بروزترین کتابها برای مربیان و والدین قرارگرفته است. خوانندگان در مجموعۀ پیش روی با موضوعاتی نظیر ارتقای توانایی مربیان و والدین شامل نکات، رهنمودها و مواردی از این قبیل و یا با خاطرات مربیان و والدین آشنا میشوند.00ح. زارعیکتاب های ۱۴۰۱30 کتاب🪻02یادداشتهای مرتبط به دختر تبریز: خاطرات صدیقه صارمی رزمندهمحمدرضا زائری1400/09/16 در سالهای اخیر تدوین و ثبت خاطرات دوران انقلاب و دفاع مقدس روندی رو به رشد داشته و آثار قابلتوجهی در این زمینه چاپ شده، اما غالب این آثار دوران جنگ تحمیلی را پوشش میدهد و كمتر درباره دوره انقلاب بوده و نیز معمولاً به افراد غیرمشهور و مسائل پشت جبهه كمتر پرداخته شده است. حساسیت و ضرورت توجه به اینگونه افراد كه به هر دلیل در صف اول فرماندهی نبوده و به شهادت نرسیدهاند از آنجا ناشی میشود كه هم بخشی از واقعیتهای دقیق و حساس حوادث تاریخی را باید در نزد آنان جستجو كرد و هم جزییاتی دقیق از سبك زندگی و ابعاد مهمی از روابط اجتماعی را در زندگی آنان میتوان یافت. واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (راه) مدتهاست كه انتشار کتابهایی مهم و خواندنی را برای بازخوانی تجربههای فرهنگی دوران انقلاب آغاز كرده است. یكی از خواندنیترین این کتابها، «دختر تبریز» است كه به خاطرات خانم صدیقه صارمی (جهادگر سازندگی، رزمنده جبهه، معلم نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه شصت) میپردازد. تشریح فضای خانوادههای مذهبی و سنتی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و تجربههای فرهنگی و دینی دختری نوجوان در آن محیط سرآغاز این كتاب است و بیان خاطراتی از چالش حجاب برای او در مدرسهای كه حجاب ممنوع بوده. داستان مبارزه او برای حفظ حجاب بسیار خواندنی است. در فصول دیگر كتاب بهتدریج حضور سیاسی و اجتماعی او پررنگتر و نقشآفرینیاش در موقعیتهای مختلف، از نهضت سوادآموزی و جهاد سازندگی تا جبهه جنگ و امور تربیتی، در قابهایی از خاطرات روایت میشود. گاه از حضور اسرای زن عراقی و مصری و اردنی در میدان جنگ میگوید: «چهار نفر خانم نظامی، بلوز آستینکوتاه و شلوارك به تن داشتند و موهایشان را دماسبی بسته بودند.» و گاه محرومیت و محدودیت در روستایی را شرح میدهد:«کلاسها را در طویله یا اتاق تنور تشكیل میدادند. وقت كلاس، روی تنور را با تشت آب میپوشاندند تا كسی نیفتد توی تنور. یك تكه چرم سیاه را با میخ به دیوار میزدند و همان میشد تختهسیاه. بهجای صندلی هم حلبیهای روغن نباتی را بهردیف كنار هم میچیدند.» گاهی تجربههایی شیرین را از موفقیتها نقل میکند كه مثلاً چگونه در روز دوازدهم فروردین بر پشتبام مسجدی كه اهل آن از طرفداران آقای شریعتمداری بوده و رأی نمیدادهاند رفته و آنان را به حضور در انتخابات دعوت كرده و گاهی هم از دردها و تلخیها یاد میکند:«صدای ناله یك مجروح توجهام را جلب كرد. ملافه را كشیده بود روی صورتش. گفت: خانم پرستار، من یك دختر دوساله دارم. هر وقت از مأموریت برمیگشتم میدوید جلو، دستم را باز میکردم تا بیاید بغلم. اینها را گفت و هقهق گریه كرد. لحظهای بعد دستهایش را از زیر ملافه بیرون آورد. هر دو دستش از مچ قطع شده بود.» همچنین در لابهلای صفحات كتاب، خاطراتی پراكنده و خواندنی از آیتالله شهید قاضی طباطبایی، شهید مهدی باكری، شهید سید مرتضى آوینی و برخی دیگر از چهرههای مشهور نقل شده است. او از شهید آیتالله مدنی نقل میکند كه:«اسلام، دین محبت است. اگر میخواهید كسی را به رعایت حجاب دعوت كنید باید با مهربانی و تشویق باشد نه با جنگ و دعوا.» به نظر میرسد نقطه عطف كتاب و اوج اثرگذاری آن خاطرهای است كه از موشکباران اهواز نقل شده؛ دختری شانزدهساله كه همه اعضای خانواده را از دست داده و امدادگران در آخرین لحظات جان او را نجات میدهند و او را از زیر تیرآهن و آجر بیرون میکشند. وقتی بعد از دو روز به هوش میآید و هنوز معلوم نیست بر سر نخاعش چه آمده، سراغ كسی را میگیرد كه او را نجات داده. خانم صارمی شرح میدهد كه چگونه خود را بهسختی برای روبرو شدن با او آماده كرده و نگران بوده كه چه طور خبر شهادت همه اعضای خانوادهاش را به او بدهد، اما با پرسش او بهشدت غافلگیر میشود:«فقط میخواهم بدانم وقتی داشتید من را از زیر آوار درمیآوردید، دست نامحرم كه به من نخورد؟» تماشای قطعههای پراكنده این خاطرات برای كسانی كه در آن دوران زندگی کردهاند مانند ورق زدن یك آلبوم عكس دلنشین است، اما كسانی كه بعد از آن دوران به دنیا آمدهاند با مطالعه این كتاب قدری از حال و هوای استثنایی و تكرار نشدنی آن روزگار را تنفس میکنند و تا اندازهای میتوانند بفهمند چگونه یك دختر شانزدهساله در جایی میانه مرگ و زندگی قبل از هر چیز نگران حرمت و حریم پاك دخترانه خویش است. سیمای آن تحول عظیم فرهنگی و اجتماعی كه با انقلاب اسلامی رخ داد و با غلتیدن به دامن منفعتهای مادی و درافتادن به دام مصلحتهای سیاسی رنگ باخت، تنها در صفحات چنین آثاری هنوز قابلمشاهده است و اگر چنین کتابهایی نباشد شاید نسل آینده بسیاری از نقلها را باور نكند و آنها را بهحساب خواب و خیال بگذارد. (منتشرشده در سایت الف کتاب: https://www.alef.ir/news/3990418166.html) 04کتاب خوب1403/02/09 کتاب «دختر تبریز» خاطرات دختر جسور و پر جنبوجوشی به اسم صدیقه است که از دل حوادث و ماجراهای تلخ و شیرین دهۀ ۶۰ میگذرد و جوانی و میانسالیاش دستخوش ماجراهایی آموزنده و جذاب است. صدیقه صارمی، رزمنده، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه ۶۰ شهر تبریز است که در این کتاب خاطرات و تجربههایش را از روزهای سخت جنگ با مخاطب در میان میگذارد. بخشی از کتاب به فعالیتهای خانم صارمی به دوران بعد از انقلاب و فعالیت ایشان در نهضت سوادآموزی اختصاص دارد که در این دوران به روستاهای دوردست و محروم برای برگزاری کلاسهای آموزشی میرفتند و همچنین بهعنوان نخستین بانوان تبریز در بسیج مستضعفین عضو میشوند و آموزش میبینند. زمانی که جنگ شروع میشود بهعنوان رزمنده به کمک جنگزدهها به شهرهای خوزستان میروند و در جبهه به رزمندگان کمک میکنند در عین حال فعالیتشان در مسجد نیز پررنگ بوده است. این خاطرات، کاملاً واقعی و مستند است. 01مهتاب ابراهیمی1402/02/10 خاطرات خانم صارمی از روزهای خدمت در جبهه و بعد از جنگ در مدارس به عنوان مربی پرورشی و دینی خیلی برایم جالب و خواندنی بود و نکات تازهای را در ذهنم روشن کرد. تجربهی ارزشمند ایشان میتواند چراغ راه مربیان و معلمان امروز باشد. خستگیناپذیری، پشتکار، ارادهی استوار و صبوری از ویژگیهای ایشان است. 05حامد خسروشاهی1402/04/06 یک دختر که جنبوجوش نوجوانیاش بیش از حد معمول است و پایش باز میشود به تظاهراتها و بعد تر جبهه و نهضت سواد آموزی و بیمارستان و هزار جای دیگری که در نگاه اول مردانهاند. مواجهه با شخصیتهایی همچون شهید قاضی طباطبایی، شهید مدنی، شهید تجلایی، شهید باکری، شهید آوینی و... دهها صحنه عجیب و جالب ساختهاند. 05