[۶ دی ۱٤۰۱
خب یک پله بالاتر از کتاب قبلی «خانهیی برای شب» بود. این خوشحالم میکنه که هم نادرابراهیمی داره پیشرفت میکنه هم من دارم با نوشتههاش بیشتر ارتباط میگیرم.
دو تا داستانِ «پاسخناپذیر» و «آرش در قلمرو تردید» خیلی خاص و عزیز بودن برام، کلی راجع بهشون فکر کردم و با خودم حرف زدم، و در به در دارم دنبال نقد و بررسی درست و حسابی میگردم.
داستانهای دیگه مثل «بدنام» و «غیرممکن» هم خوب بودن و پیام واضحی داشتن.
ممنونم نادرِ شریف و دغدغهمند