اول عاشقی

اول عاشقی

اول عاشقی

یودیت هرمان و 1 نفر دیگر
2.8
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

5

یودیت هرمان در دو رشته مطالعات فلسفه و آلمان شناسی تحصیل کرده و مدتی نیز به کار روزنامه نگاری مشغول بوده است. او زمانی که در آمریکا بود نخستین متن های ادبی خود را نوشت و خیلی زود دلبسته داستان کوتاه شد که از ژانرهای مورد علاقه اوست. نخستین مجموعه داستان او خانه تابستانی بود که برایش موفقیت های زیادی در پی داشت. لازم به ذکر است حسینی زاد پیش از این نیز کتابی با عنوان« این سوی رودخانه اُدر» را از این نویسنده به فارسی برگردانده و منتشر کرده که منتخبی از دو مجموعه داستان خانه تابستانی و هیچ جز ارواح بوده است. او همچنین داستان بلند آلیس از این نویسنده را به فارسی ترجمه کرده است. در یکی از داستان های این مجموعه می خوانیم: «استلا زنی خانواده دوست و اهل مطالعه با همسر و فرزندانش در حومه شهر زندگی می کند. مردی ناشناس مزاحم زندگی اش می شود و حالا زندگی زن به کابوس بدل شده است. نویسنده با تصویرهایی زیبا و گیج کننده، شروع و ادامه روندن عاشقی را حکایت می کند. ... جایی خوندم عکس العمل یعنی تماس، اصلش همینه، این چیزیه که این آدم ها می خوان. عادی نیست. استلا می گوید من خودم رو کنار نگه می دارم. کجا این رو خوندی؟ جیسون می گوید توی اینترنت. توی این اینترنت نکبتی بدبخت! کجا دیگه می تونم خونده باشم؟»

پست‌های مرتبط به اول عاشقی

یادداشت‌های مرتبط به اول عاشقی

            روان‌شناسی انسان مدرن
درباره‌ی رمان اول عاشقی، نوشته‌ی یودیت هرمان

رمان اول عاشقی نوشته‌ی یودیت هرمان منتشر شد. محمود حسینی‌زاد، مترجم این کتاب، پیش از این رمان آلیس و مجموعه داستان به سوی رودخانه‌ی اُدر را نیز از این نویسنده ترجمه کرده که هر دو با اقبال فراوانی روبرو شده‌اند. یودیت هرمان در این کتاب، مثل آثار دیگرش، به تنهایی و اضطراب انسان امروز پرداخته. داستان اول عاشقی روایت زنی است به نام استلا. او در غیاب شوهرش درگیر مزاحمت‌های مردی می‌شود که تنها خواسته‌اش حرف زدن با استلاست. اما زن می‌ترسد از ارتباط و هم‌کلام شدن با مرد غریبه. این ترس، و تنهایی حاصل از آن، در تک تک شخصیت‌های رمان دیده می‌شود. دختربچه‌ی استلا در مدرسه نمی‌تواند با کسی دوست شود. استلا به عنوان پرستار خانگی نمی‌تواند با بیمارانش ارتباط برقرار کند. میستر پفیستر، مردی که مزاحم استلا می‌شود، بسیار تنهاست. مردم حومه‌ای هم که استلا در آن‌جا زندگی می‌کند مراوده‌ای با هم‌دیگر ندارند. شخصیت‌های هرمان دیگر درگیر جنگ‌های گذشته‌ی کشورشان نیستند، آن‌ها حاصل زندگیِ مدرن امروزند. به‌همین‌دلیل، هرمان درگیر کنش‌های بیرونی شخصیت‌ها نیست. شرایط زندگی شخصیت‌های او را به انسان‌هایی درون‌گرا تبدیل می‌کند که از واکنش‌های بیرونی می‌پرهیزند و به دنیای ذهنی‌شان پناه می‌برند. هرمان، با توجه به این ویژگی، نثری نزدیک به شعر را برای روایت داستانش انتخاب می‌کند که حسینی‌زاد هم به خوبی از پسِ ترجمه‌‌اش برآمده. ترجمه‌ی فارسی گاهی دچار سکته می‌شود (که ممکن است به ویرایش متن فارسی برگردد)، اما با تأکیدی که مترجم در ابتدای کتاب به وفادار بودن به زبان اثر کرده، می‌شود این موارد را قسمتی از ساختار زبانی اثر دانست.

به قلم رافعه رستمی، ماهنامه‌ی «شهر کتاب»، سال یکم، شماره‌ی چهارم.