بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد توی سرم

مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد توی سرم

مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد توی سرم

3.2
11 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

4

کسی که تغییر نکند، مضحک ترین است.» داستان های فرناندو و سورنتینو شرح حال چنین کسانی است. کسانی که ماییم. در قید و بند ضعف ها و آداب های پوچ، بوطیقای داستان او شدیدا استوار برعنصر تصادف، سرعت، فانتزی و نوعی موتیف شوخ و شنگ است. زبانش بسیار سهل و ممتنع، گویا و موجز، و بدین ترتیب همه چیز برای خواندن قصه هایی عمیق، مفرح و خوش خوان آماده است. در این اولین مجموعه داستان از سورنتینو به زبان فارس ، با یکی از شاداب ترین و خلاق ترین اساتید طنزپردازی در ادبیات امروز امریکای لاتین آشنا خواهیم شد و چیره دستی او را دربازآفرینی موقعیت هایی کافکایی در قالب قصه هایی طناز و گاه کارآگاهی تماشا خواهیم کرد. آمیزه ی خاصی از فانتزی و طنزی پنهان به وضعیتی گروتسک می رسد. در داستان های بی رحمانه بازیگوش او آدم ها به هچل می افتند. روایت ها با اختلالی ساده در زندگی روزمره آغاز میشوند و به وضعیتی حاد و وخیم در می افتند. و مگر سرگذشت تاریخ و انسان جز این است؟دایانا سیمون، منتقد بزرگ ادبی، می گوید «کافکا دوباره بازگشته است.»

لیست‌های مرتبط به مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد توی سرم

یادداشت‌های مرتبط به مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد توی سرم

Mahsa bgbn

1402/08/05

۱۴ مهر - ۵
            ۱۴ مهر - ۵ آبان ۱۴۰۲ / کتاب بیست و نهم. 

خیلی با این کتاب بهم خوش گذشت. من صوتی‌شو با گویندگی فوق‌العاده‌ی رضا بهبودی گوش دادم. یکی از بهترین تجربه‌های کتاب صوتی‌م بود. ترجمه کتاب هم عالی و روان بود. خلاصه یه پکیج کامل. 
این کتاب یازده داستان کوتاه داره. بعضی داستان‌ها خیلی خیلی کوتاه و بعضی نسبتا بلندن. به‌جز دوتا داستان ‌[وسط تار عنکبوت] و [به دلایلی صرفا ادبی] از باقی داستان‌ها واقعا لذت بردم. موضوع داستان‌ها خیلی جالبه. آدم‌هایی که تو موقعیت‌های عجیب و غریب و مضحکی گیر افتادن و به شیوه‌های عجیب و غریب و مضحکی هم مشکلاتشون رو حل میکنن. جالبه خودم رو میذاشتم جاشون و میگفتم اگه برا من این اتفاق میفتاد چه کار دیگه‌ای میتونستم بکنم؟
مردی که یک همسایه به‌شدت کثیف و بوگندو داره که نه حموم میره نه لباساشو میشوره و تنها چاره‌ای که به ذهنش میرسه اینه که همسایه‌شو بکشه. 
مرد دیگه‌ای که به‌خاطر شکستن کلید تو قفل در خونه‌ش، زندانی شده و هیشکی به دادش نمیرسه تا نجاتش بده. 
مرد دیگه‌ای که برای تعطیلات به کشوری میره که قوانین عجیب و غریبی داره و به خاطر یه سوتفاهم به اعدام محکوم میشه. 
مردی که فکر میکنه یه عنکبوت بزرگ تو شلوارشه و اگه تکون بخوره قراره نیشش بزنه و بمیره. 
و داستان‌های دیگه‌ای که خیلی باحال بودن. 
همه این داستان‌ها رو مترجم به شیوایی ترجمه کرده و طنز متن خیلی خوب به مخاطب فارسی زبان منتقل میشه. یه تعابیر ماهرانه‌ای به‌کار برده که یک‌جاهایی منو انگشت به دهن می‌کرد که تو متن اصلی کتاب چی بوده که این کلمات به ذهنت رسیده؟ مخصوصا تو داستان اول اون آخراش. دست مریزاد به آقای مترجم! 
خلاصه که برای بار چندم میگم خیلی این کتاب بهم چسبید و فقط به خاطر اون دو تا داستان که نه جالب بودن و نه طنزی داشتن، یک ستاره کم کردم.
به همه نمی‌تونم پیشنهادش بدم چون ممکنه به‌نظرتون سخیف و مسخره و یا تهوع‌آور باشه ولی اگه خواستین برین سراغش حتما حتما صوتی‌شو گوش بدین. 
‌(‌یه چیزی یادم رفته بود بگم، چقد اسم‌‌های اهالی آمریکای لاتین جذاب و خوش‌آهنگن😭💖) 

          
hatsumi

1402/03/04

            کتاب از یازده تا داستان کوتاه تشکیل شده،داستان هایی از افرادی که توی موقعیت های عجیب و غریب گیر افتادن ،صحنه های عجیب و غریب واکنش های عجیب و غریب همه چیز عجب و غریب هست،از این مجموعه داستان من فقط از داستان اول خیلی خوشم اومد ،کتاب مایه هایی از طنز هم داشت اما برای من اینطور نبود که من رو به خنده واداره ،توی بعضی از داستان ها ایده داستان رو خیلی دوست داشتم اون عجیب و غریب بود تم  داستان  اما پایانشون رو دوست نداشتم مثلا وقتی توی داستان مردی که عادت دارد با چتر بکوبد توی سرم،موقعیت خیلی عجیبه اینکه یکی داره مدام با چتر میکوبه توی سرت اما پایان بندی خوبی نداشت و با خودم گفتم خب که چی؟؟دوست داشتم یه علت عجیب و غریب هم باهاش بیاذ،راستش من خیلی از داستان هایی با پایان باز خوشم نمیاد...
یه جاهایی تاثیر نیکلای گوگول رو حس میکردم اما نمیدونم نویسنده تا چه حد تحت تاثیرش بوده،من داستان کوتاه های خیلی خوبی خوندم اما متاسفانه این داستان کوتاه ها مورد علاقم نبودن ،اون تم عجیب و غریبش رو خیلی دوست داشتم اینکه با کنجکاوی متن رو دنبال میکنی که ببینی چه اتفاقی میفته،اما فقط  یه موقعیت عجیب بوده بدون هیچ معنایی ، داستان اون مردی که پیش قاضی میره رو هم دوست داشتم اما اونقدر فوق العاده نبود برام .......
          
زهرا

1402/07/20

                شرحی کوتاه از افکار مخرب  که مثل خوره میوفتن به جونت
من یک تک داستان ۱۰ صفحه ای از فرناندو بانام مردی که مدام با چترش به سرم می‌کوبید  رو از طاقچه / کتاب های رایگان  خوندم.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.