من بعد از خوندن یک سوم کتاب این احساس بهم دست داد که داستانها واقعی نیست و نویسنده رویابافی کرده! یا حتی اقای منصوری داستان پردازی کرده طبق معمول. انقدر عجیب بود بعضیاش که حتی تو اینترنت درموردشون سرچ کردم ولی هیچ مطلبی پیدا نکردم و با این احساس که دارم یه رمان خیلی تخیلی ولی به اسم واقعی میخونم، کتاب رو نیمه تمام گذاشتم.
          

            کتاب جراح دیوانه شرح حال اواخر زندگی جراح ماهر و بی نظیر آلمانی «فردیناند زائر بروخ» است.
جراح مشهوری که در پایان عمر خود دچار جنون ادواری شده بود.
این پزشک که در زمان آلمان نازی زندگی می‌کرد جراح بسیار ماهری بود تا این که کم کم سایه‌ی جنون بر زندگیش رفتارش را تغییر می‌دهد، به گونه‌ای که در اتاق عمل مغز یکی از بیمارانش را تکه تکه می‌کند...
 این کتاب روایتی گیرا و جذاب دارد که نویسنده برای جمع آوری اطلاعات آن با شاگردان و اطرافیان دکتر گفت و گو کرده است.
این کتاب رو به تمام علاقه مندان به ادبیات جهان مخصوصا به افرادی که به علوم پزشکی علاقه دارند پیشنهاد می کنم.
          

            این کتاب هم مثل کتاب خاطرات جراح بزرگ آلمانی مورد یا به اصطلاح پزشکیش case های قشنگ ( و گاها وحشتناک همون‌طور که از اسم کتاب معلومه ) رو بررسی می‌کنه ولی از زبان خود جراح گفته نمیشه.
البته کنار همه ی این جذابیت ها داستان خود زائر بروخ  و جنون پیش رونده اش محور اصلی این کتاب رو تشکیل میده و  ازش انتظار سرگذشت جراحی ها و نکات علمی صرف و... نداشته باشید.
          

            جراح دیوانه داستان یک جراح معروف آلمانی به نام فردیناند زائربروخ هست که تعداد زیادی از شخصیت های مهم سیاسی رو جراحی کرده و نبوغ و خلاقیتش در جراحی بسیار عجیب و استثنائی بوده اما این جراح معروف در انتها دچار جنون ادواری میشه که فجایعی رو به  وجود میاره. داستان جالبیه و به نظرم برای پزشکان و دانشجویان پزشکی جذاب تر باشه. اتفاقات، خیلی جذاب‌تر می‌تونستند بیان بشن ولی به هر حال کتاب جالبی بود.ه