معرفی کتاب فیلم به مثابه فلسفه: آنی هال اثر صالح نجفی

فیلم به مثابه فلسفه: آنی هال

فیلم به مثابه فلسفه: آنی هال

صالح نجفی و 1 نفر دیگر
4.0
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

3

ناشر
لگا
شابک
9786009770526
تعداد صفحات
48
تاریخ انتشار
1397/7/2

توضیحات

        در مجموعه فیلم به مثابه  فلسفه به دنبال بیان نظریه های مختلف فلسفی درباره فیلم نیستیم،بلکه بیشتر در نظر داریم هر فیلمی را که می بینیم یا به تعبیری هر فیلمی را که می خوانیم،به عنوان یک متن فلسفی ورق بزنیم. در این جا فیلم ها را متنی فلسفی قلمداد می کنیم.مواجهه ای که متفاوت از نقد فیلم عمل می کند.
      

یادداشت‌ها

          جنبه‌هایی که فیلم از منظرش تحلیل شده بود برایم تازگی داشت‌؛ به جز بخش‌هایی که به فروید مربوط می‌شد. این یادداشت مروری است بر آنچه در کتاب آمده: 
طبق مباحث مطرح‌شده در کتاب "آنی هال" را باید به واسطهٔ شوخی‌ها و جوک‌هایی که دارد، فیلم کمیکِ فرویدی به حساب آورد. ازطرفی به خاطر شباهتش به آثار برگمان، «بوطیقای لُکنت‌زنی» است.
در فیلم‌ "آنی هال"، شخصیت سینگر در جستجوی علت شکستِ رابطه‌اش با آنی هال است. "آنی هال" داستانی است دربارهٔ بازنگری گذشته و کوشش دراماتیک برای اینکه بتوان ازطریق مِیل به روایت، به سراغ خواهش‌های سرکوب‌شده و ضمیر ناخودآگاه رفت.
فروید معتقد است رابطهٔ بین میل و روایت دو سویه است؛ یعنی میل به مثابهٔ یکی از کارکردهای روایت است و روایت هم کاری جز به‌کار‌انداختن میل ندارد. از این رو "آنی هال" فرویدی است که سعی دارد این رابطه را ترجمه‌ای سینمایی کند. "آنی هال" ساختار خود را از تنش درونیِ روایت و محاکات می‌گیرد، اما مخاطب را به درون این تنش می‌کشاند و درگیر تجزیه و تحلیلِ مستمر می‌کند.
همچنین فروید به رؤیاها اشاره می‌کند. رؤیاها، عموماً به‌هم‌ریخته هستند و این موضوع، منطق فیلم‌های آلن را تعریف می‌کند. به تعبیر فروید رؤیاها با ضمیر ناخودآگاه و هستهٔ اصلی مِیل پیوند دارند؛ روایت‌های متلاشی شده‌ای که از سیرِ طبیعی رویدادها پیروی نمی‌کنند. آلن رابطهٔ پیچیده بین مِیل و روایت را از همان آغاز فیلم شکل می‌دهد. شخصیت سینگر می‌گوید با آنی هال به هم زده، اما نمی‌تواند از فکرش خلاص شود. او تلاش می‌کند معنی عشقِ شکست‌خورده را بفهمد و برای فهمش باید دائماً تکرارش کند؛ یعنی به هستهٔ اصلی میلِ روایت برمی‌گردد. او با برگشتن به کودکی‌اش، به شکل فرویدی می‌گوید همیشه رابطه‌اش با جنس مخالف مسئله داشته و این اولین تلاشش برای توضیح شکست رابطهٔ عاشقانه‌اش است.
آلن ادعا می‌کند از دههٔ هفتاد به بعد، بیشتر تحت‌تأثیر برگمان بوده. در فیلم "آنی هال" مانند "پرسونا" با ورود عناصر سرزده از بیرون، نوعی خروج از خطِ روایت دیده می‌شود؛ مثل صحنهٔ احضار مارشال مک لوهان. به این ترتیب آلن با ایجاد نوعی وقفه یا لُکنت در روایت، فیلم را پیش می‌برد.
ازطرفی "آنی هال" بیش از آن‌که اثری «اُتوبیوگرافیک» باشد یا بحران رابطه با زنان را نشان دهد، تلاشی است برای بازآفرینیِ «اُسطورۀ پیگمالیون»؛ یعنی مرد زن را آن‌طور که می‌خواهد می‌سازد و بعد از به کمال رسیدن زن، علیه خودش شورش می‌کند.
        

3